۱۳۹۳ آبان ۳۰, جمعه

انقلاب کمونیستی و خدا باوران


روز 15 نوامبر امسال (25 آبان) گفتوگویی بین باب آواکیان صدر حزب کمونیست انقلابی آمریکا و کورنل وست، یکی از روشنفکران مسیحی سیاهپوست آمریکا که در مدرسۀ علوم دینی نیویورک، فلسفه و عملکرد مسیحیت را تدریس میکند در یکی از کلیساهای معروف محلۀ هارلم (نیویورک) برگزار شد. این گفت و گو به طور زنده از طریق اینترنت قابل مشاهده بود.
گفت و گوی آواکیان و وست از زوایای مختلف اهمیت داشت که در مطالب قابل دسترسی در اینترنت به آنها اشاره شده و مسلما جمعبندیهای مختلفی نیز در مورد تاثیر آن و عکس العملهای مردم نسبت به آن خواهیم شنید. ولی یکی از نکات قابل توجه آن، برای کسانی که در ایران قصد انقلاب دارند مسئله مذهب و نفوذ آن در میان مردم و امکان اتحاد با جریانات و افراد مذهبی است.
انقلاب و سرنگونی حاکمیت ظاهراً و حداقل در وهلۀ اول، به طور مستقیم به باورهای ایدئولوژیک افراد شرکت کننده در آن مربوط نیست. هر چند در ایران به خاطر حاکمیت مذهبی، مسئلۀ جدایی دین از دولت به عنوان یکی از خواستههای اولیه و مهم انقلاب مطرح است، ولی نمیتوان انتظار داشت برای سرنگونی نظام حاکم اکثریت جامعه لامذهب شده باشند. نمیشوند. و کمتر کسی است که فکر کند میتوان بدون افراد خداباور (و حتی برخی گروههای معتقد به مذاهب مختلف و اغلب تحت فشار) نظام را سرنگون کرد. در دو انقلاب روسیه و چین نیز بسیاری از کارگران و مردم فعال در انقلاب کماکان از مذهب و بسیاری از ایدههای متعلق به گذشته گسست نکرده بودند و مقابله با این ایدهها جریانی پر فراز و نشیب را بعد از کسب قدرت طلب کرد.
ولی واقعیت این است که مبارزه با خرافههای دینی و تفکر تخدیر کنندۀ مذهبی در فرایند آمادگی برای انقلاب ضروری است. مردم در مبارزاتی که علیه استثمار و ظلم و بی عدالتی میکنند، میآموزند و برای نبردهای بزرگتر آماده میشوند. آشنایی با ایدههای رهاییبخش و تفکر علمی و مبارزه با ایدههای متحجر، نادرست و غیر علمی و باورهای اسارت بار و جاهلانه و کهنه بخش مهمی از این آموزش است. کمونیستها مذهب را مسئلهای شخصی میدانند. در سوسیالیسم علیرغم کوتاه شدن دست مذهب و نهادهای مذهبی از همه عرصههای عمومی از قوانین مدنی و جزایی گرفته تا آموزش و پرورش و روابط زناشویی و خانوادگی، آزادی افراد در قبول یا رد باورهای ایدئولوژیک دینی تامین میشود. آزادی عمل به آیینها و مناسک مذهبی در مورد گروههای خداباور گوناگون رعایت میشود. البته در صورتی که قانون اساسی جامعه را زیر پا نگذارند و به حقوق و آزادیهای عمومی دیگران از جمله حقوق کودکان تعرض نکنند. این نه فقط در مورد ادیان شناخته شده و رایج بلکه در مورد سایر باورهای غیر علمی و عقبمانده موجود در میان تودهها هم صادق خواهد بود.
بسیاری معتقدند که پیله کردن به اعتقادات مذهبی در صفوف مردم و طبقه کارگر شکاف ایجاد میکند و بهتر است روی مسائل مورد اتحاد متمرکز کنیم. باید به صراحت گفت که اگر به تغییری کمتر از انقلاب اجتماعی و آیندۀ کمونیستی قانع باشیم و فقط بخواهیم خرده اصلاحاتی در وضع کنونی انجام شود، مبارزه با خرافات اهمیت چندانی ندارد. همانطور که مبارزه عمیق با روابط و ارزشهای ستمگرانه دیگری که در بین مردم رایج است هم لازم نیست. ولی مبارزۀ انقلابی برای سرنگونی حاکمیت و کسب قدرت با افق ساختن جامعه سوسیالیستی و شکل دادن به روابطی کاملا متفاوت و نوین بدون مقابله با ایدهها و باورهای نادرست ناممکن است. اعتقاداتی که کار دنیا را به خواست خدا و قضا و قدر و قسمت مربوط میکند، بردگی و اطاعت کورکورانه و مرد سالاری و زن ستیزی را توجیه میکند، حس انتقام و قصاص را در بین مردم دامن میزند، و روحیه فرصتطلبی را در پس دعاها و صدقهها رواج میدهد، شرکت آگاهانه و فعالانه مردم در انقلاب را محدود و مشروط و ناقص میکند.
برای مبارزه علیه خرافات مذهبی، باید این توانایی و ظرفیت نهفته در مردم را درک کرد که میتوانند حقیقت را جذب کنند. این توانایی در روند به پا خاستن در مبارزه و سرنوشت خود را به دست گرفتن تقویت میشود. اگر قرار است تعداد هر چه بیشتری از مردم آماده سرنگونی حاکمیت سرمایه و به دست گرفتن قدرت برای ساختمان سوسیالیسم باشند، بهتر است که از هم امروز برای پذیرفتن چالشهای ایدئولوژیک آماده شوند.
در جریان گفت و گوی آواکیان ـ وست، باب آواکیان به تفصیل انجیل و تورات و قرآن را به خاطر توحش، پدرسالاری، توجیه برده داری و خشونت علیه زنان به صلابه کشید. حاضران در این جلسه که احتمالا بسیاریشان مذهبی بودند به حرفهای صریح این رهبر کمونیست انقلابی گوش دادند. کورنل وست هم همینطور. رگهای گردن هیچکس از تعصب بیرون نزد. دشنامی به زبان آورده نشد. هیچکس سالن را به نشانۀ اعتراض ترک نکرد. چرا که یک تضاد بنیادین و واقعی همه را زیر آن سقف جمع کرده بود. درجهای از آگاهی سیاسی و انگیزه انقلابی علیه نظام موجود بر جمع حکمفرما بود. همانطور که کورنل وست به حاضران و همۀ کسانی که در گوشه و کنار دنیا این جلسه را مستقیما دنبال میکردند اعلام کرد، اگر میخواهید در نبرد با امپراتوری ستمگر آمریکا پیروز شوید به رهبری مثل باب آواکیان و به این حزب یعنی حزب کمونیست انقلابی آمریکا احتیاج دارید. جمعیت حاضر اکثرا از صفوف داغ لعنت خوردگان جامعه و مبارزان انقلابی شناخته شدۀ و روشنفکران روشنبین بودند. بسیاریشان در مبارزات نزدیک و دور در کنار هم مبارزه کرده بودند. کورنل وست و کارل دیکس یکی دیگر از سخنگویان حزب کمونیست انقلابی آمریکا به تازگی در جریان مبارزه تودهای علیه خشونت پلیس و قتل یک جوان سیاهپوست در شهر فرگوسن به همراه هم دستگیر شده و به یک سلول انداخته شده بودند. این جمعیت رنگارنگ از پرولترها و روشنفکران انقلابی و افراد مذهبی که در محلات فقیرنشین خود را همدوش و همسنگر جوانان تحت ستم و قربانی سیستم میدانند از شرایط زندگی فقر و بیکاری و نژادپرستی در آمریکا به تنگ آمدهاند و خواهان تغییراتی ریشهای هستند (هر چند درکهای متفاوتی از این مقولات دارند). این شرایط مناسبی است که در عین تحکیم اتحاد حول مسائل سیاسی مبارزاتی، فرصت و امکان بحثهای رک و راست حول مسائل ایدئولوژیک را هم بین مردم به وجود میآورد. این نیز جزئی لازم و تاثیرگذار از جریان وحدت ـ مبارزه ـ و تلاش برای دستیابی به وحدت در سطحی بالاتر در صفوف انقلاب اجتماعی است.
«آتش»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر