۱۳۹۵ آذر ۳۰, سه‌شنبه

لباس ارزان، بهای گزاف

لباس ارزان، بهای گزاف


لیلا پناهی
از نشریه آتش  شماره 62

فيلم مستند «لباس ارزان، بهاي گزاف» فيلمي افشاگرانه دربارهي برند «اچ اند ام» ((H&M است. فيلم به کارگرداني ماري موريس فرانسوي است. او نيت خود از ساختن اين فيلم را جنگ زرگري - مالياتي کاخ اليزه فرانسه عليه کهنه دزدان دريايي وايکينگنشين سوئد ميداند. 
فيلم با تبليغي از اين برند آغاز ميشود. ژيزل بوندش، مانکن لباسهاي H&M در حال خوانندگي و ديويد بکهام با شورتي از اين برند بر تن درحال دويدن و اين جمله که «من هستم».
H&M که مخفف هنس اند مورتيز است يک شرکت چند مليتي است که در سال 1940 در سوئد تاسيس شده و خانوادهي پير سونها مالک آن هستند. آن‌‌ها معتقد هستند که مد، نبايد گران باشد. بهاي هر تيشرت يا دامن بهاندازهي بليط سينما است.
سود خالص شرکت در سال 2013، 1.92 ميليارد يورو بوده و به گفتهي مديران شرکت، دومين شرکت زنجيرهاي پوشاک دنيا است. مالکان H&M ادعا ميکنند که اهداف مهمشان در راستاي کاري که انجام ميدهند آشتي دادن اخلاق و سرمايهداري است و مسئوليتپذيري در برابر مشتري. اما 6 ماه تحقيق کارگردان در آفريقا و آسيا و اروپا نشان ميدهد که H&M نشانهي دروغ و نفرت است. درخواست او براي مصاحبه و فيلمبرداري از کارخانه و کارگران رد ميشود. او به بنگلادش ميرود. از کشورهاي توليدکنندهي اصلي محصولات H&M. بنگلادش دومين صادرکنندهي بزرگ نساجي است و 30 سال است که براي اين برند، پوشاک توليد ميکند. داکا، پايتخت بنگلادش، جزو بالاترين شهرهاي دنيا در آلودگي هوا است. 15 ميليون جمعيت دارد و بيشترين تراکم جمعيت در دنيا را داراست. 40 درصد مردم زير خط مطلق فقر زندگي ميکنند، با در آمد يک دلار در روز.
H&M بزرگترين خريدار کارخانجات محلي در داکا است. البته بقيهي غولهاي پوشاکِ مارکدار دنيا هم محصولات خود را از داکا تهيه ميکنند. هر روز ساعت 8 صبح چهار ميليون کارگر به کارخانههاي نساجي ميروند. تصاوير انبوه جمعيت کارگران که عمدتا دختران و پسران جوان هستند تکاندهنده است. اکثريت آنها در زاغههاي حومهي داکا زندگي ميکنند. زاغههايي که گاه بر روي گورستانها بنا شده. در داکا 500 کارخانه بهطور رسمي ثبت شده که 164 تا از آنها فقط براي H&M لباس توليد ميکنند. حداقل دستمزد به سختي 50 يورو در ماه ميشود. فعالان سنديکايي کارگري و محلي، ادعاي مديران اين برند را براي بهبود شرايط و محيط کار براي کارگران، صحنهسازي ميدانند. موقعيت کاري کارگران بردهوار است. يکي از کارگران از مشکلات وحشتناک اضافهکاري در کارخانههاي پيمانکار H&M ميگويد. يکي از اين کارخانهها «اي کي اچ» است که با بسياري از برندهاي اروپايي کار ميکند. 14 هزار کارگر در اين کارخانه بهطور منظم کار ميکنند. ساعات کار با کارت الکترونيکي پيگيري ميشود. در ترازنامهي اخلاقي H&M ساعات کاري 6 روز در هفته و 48 ساعت عنوان شده و اضافهکاري نبايد از ميزان قانوني فراتر رود. طبق قوانين بنگلادش، کار هفتگي حداکثر 60 ساعت است. در دورههاي استثنايي به 72 ساعت هم ميرسد ولي هرگز از اين بالاتر نبايد برود. اما واقعيت جور ديگري است. ساعت کار از 8 صبح تا 10 شب است و 6 روز در هفته. بعضي اوقات کار 7 صبح آغاز ميشود. ساعات کار هفتگي حداقل 80 ساعت است يعني خيلي بيشتر از چرنديات اخلاقي H&M. يکي از کارگران ميگويد هرگز قبل از 10 شب از کار فارغ نميشويم. به گفتهي فعالين کارگري، اي کي اچ، کارگران را وادار به اضافهکاري غير قانوني ميکند. اگر سفارشات عمده برسند يا زمان بارگيري نزديک باشد تا ساعت 1، 3 و 5 و حتي 7 صبح کارگران کار ميکنند و دوباره از 7 يا 8 صبح روز کاري آغاز ميشود. در چنين مواقعي حتي غذا به کارگران نميدهند، فقط يک موز يا يک ساندويچ کوچک. اگر از کار اضافه خودداري کنند مجازات ميشوند. کارگران از تاثير مخرب کار اجباري بر زندگي خانوادگيشان ميگويند؛ اينکه هرگز بچههايشان را نميبينند. چون موقع خروج و برگشت  به خانه آنها خوابند. آنها حتي فرصت خريد مواد غذايي را ندارند.
بهدليل مشاهدات کارگردان از وضعيت کار و تقاضاهاي مکرر، بالاخره شرکت H&M با مصاحبه موافقت ميکند. مسئول بخش توسعهي پايدار جهاني (کسي که شرايط محيط کار تحت فرمان او است) به سوالات پاسخ ميدهد. البته بيشتر با الفاظ بازي ميکند. او توسعهي کارخانجات پيمانکار را راه حل چالش اضافهکاري ميداند و همچنين فعال بودن در بخش آموزش براي بالابردن بهرهوري. در اينجا مشخص ميشود که آشتي دادن اخلاق و توليد سرمايهداري، کار بسيار مشکلي است.
يکي ديگر از مشکلات وحشتناک کار، امنيت ساختمانها است. از ابتداي دههي 80، کارخانهها در فضاهاي محدود و چسبيده به هم ساخته شدند. ساخت و سازي که بر اساس قانون و مقررات نبوده. افزايش طبقات يکي از تخطيها بوده است. هنوز فاجعهي 24 آوريل سال 2013 از يادها نرفته است. ساختمان رانا پلازا که 3600 کارگر در آنجا کار ميکردند بهدليل بزرگ شدن غير مجاز فرو ريخت. 1135 نفر کارگر جان باختند. يک ماه طول کشيد تا جانباختگان را از زير آوار بيرون بکشند. سهامداران اين جنايت حدود 30 شرکت مارکدار غربي بودند. بخشهايي از کارخانه روي تالاب ساخته شده بود. بعد از حادثه، برندهاي غربي متعهد به بهبودي ايمني کارخانهها ميشوند، اما مدير جوان يک سازمان غير دولتي که چندين بار تهديد شده، افشاگري ميکند که اينطور نيست. او کارگردان را به حومهي داکا ميبرد. جاييکه  امپراتوري کمپاني «شاينيست» قرار دارد. اين کمپاني پيمانکار H&M است. در اسناد سال 2014 کارخانه امن بر آورد شده و بازرسان نيز آن را تاييد کردهاند. اما از بالا که نگاه ميکني کنار ساختمان يک باتلاق قرار دارد. پايههاي ساختمان عملا در آب قرار دارد. شاينيست دو طبقه به کارخانهاش افزوده و آن را به 8 طبقه رسانده است. دو دختر کارگر اين کارخانه ميگويند اول 4 طبقه بود و بعد 5 و حالا 8. آنها از عدم تحمل ساختمان ميگويند و ترس از خراب شدن روي سرشان. مسئولان بازرسي جوابگو نيستند و مشخص ميشود در فرايند صدور مجوز براي ساختمان هم تقلب شده است.
در سپتامبر 2012 در پي اعتراض کارگران به شرايط کار و دستمزدهاي پايين و حاد شدن اوضاع، مالک H&M به داکا ميرود. در يک بازي تبليغاتي به نخست وزير پيشنهاد افزايش دستمزد کارگران را ميدهد اما همزمان در 6000 کيلومتر آنورتر يک طرح احتياطي را پيش ميبرد.
آنها تعدادي از توليديهاي خود را به اتيوپي منتقل ميکنند. جاييکه نيروي کار ارزانتر از بنگلادش است. بنا به گفتهي يکي از مسئولين در اتيوپي براي بخش خصوصي حداقل دستمزد وجود ندارد. در نتيجه کارگران صنايع پوشاک، حداقل دستمزد قانوني ندارند. آنها ماهانه  36 تا 50 يورو حقوق ميگيرند. دو پيمانکار عمدهي H&M در اتيوپي وجود دارد. يکي شرکت پوشاک الميرا که وابسته به سازماني است که مستقيما با قدرت استبدادي حزب حاکم در ارتباط است و ديگري شرکت ام. اي. اي. اين شرکت 1500 کارگر دارد و صاحب آن شيخ محمد حسين العمودي، ميلياردر سعودي متولد اتيوپي است. شصت و يکمين سرمايهدار جهان. به کمک حزب حاکم در زمينههاي مختلف ازجمله پوشاک، ساختمانسازي، بانکها، معادن و کشاورزي امپراتوري تجاري به راه انداخته است. طي 20 سال سودآورترين شرکتهاي اتيوپي را تصاحب کرده است. اما به چه قيمتي و چگونه؟ بهطور مثال بعضي از روستاها کاملا مصادره شده اند. در سال 2011 دولت اتيوپي موافقت کرد که  ده هزار هکتار از زمينهاي غرب کشور را در مقياس صنعتي زير کشت برنج ببرد و زمينها را به العمودي واگذار کرد. او ساکنان روستاهاي واگذار شده را مجبور به تخليه ميکند. طبق گزارش سازمانهاي حقوق بشري، اين کار همراه با نقض وحشتناک شرايط انساني بوده است. علاوه بر آن آسيبهاي محيط زيستي فاجعهبار بههمراه داشته است. جنگلها نابود شدهاند تا شاليزارها علم شوند. بيشهزارها و حيوانات کمياب از بين رفتهاند. در يکي از روستاها که مردم مقاومت کردهاند بهروي آنها تيراندازي شده و 5 نفر کشته شدهاند. مسئول بخش توسعهي پايدار جهاني ميگويد که رابطهي آنها با العمودي فقط يک رابطهي تجاري است. درواقع، H&M فراتر از ديوارهاي کارخانه را نميبيند.
مکانيسمهاي مالي مشکوک، استثمار و ارتباطهاي مالي با نهادهاي فراقانوني، بخشي از عملکردهاي جنايت وار اين برند پوشاک است. بعد از ديدن اين فيلم براي هر کسي اين سوال پيش خواهد آمد که ايا حاضر است لباسهاي مارکداري را بپوشد که به قيمت گزاف عرق جبين و جان هزاران  دختر و پسرجوان کارگر تمام شده است؟
با تشديد فرايند گلوباليزاسيون، کشورهاي امپرياليستي براي سود بيشتر و پرداخت مزد کمتر در کشورهاي تحت سلطه سرمايهگذاري ميکنند. کارگران بنگلادشي به اميد زندگي بهتر و مزد بيشتر به اروپا مهاجرت ميکنند. افغانيها به ايران، آفريقاييها به اروپا، مکزيکيها به آمريکا و... اين دور ادامه دارد. توليد با استفاده از کار ارزان، بخشي حياتي از کارکرد نظام سرمايهداري است. با تخريب روستاها و از بين رفتن کشاورزي بسياري از دهقانان به شهرها مهاجرت ميکنند و بر تعداد پرولتارياي جهان اضافه ميشود. زنان بخش عمدهاي از پرولتارياي جهان را تشکيل ميدهند. کارگراني که نيروي کارشان ارزانتر از مردان بهفروش ميرسد. کارگران کشورهاي مختلف علاوه بر فوق استثمار، تحقير و تهديدهاي روزانه و تجاوز، در شرايط نا امن محيط کاري به سر ميبرند. خطر آوار، آتش سوزي، عدم تهويهي مناسب و ابتلا به بيماريهاي مختلف در اثر همه اينها.
وقتي در فيلم  انبوه دختران و پسراني که بعضيهاشان به زور 12-13 ساله بودند  را ميديدم که با آن لباسهاي رنگي بر تن، در طلوع خورشيد که به  چهرهشان تلالو خاصي ميبخشيد، در مقياس هزار هزار روانهي کارگاهها بودند پيش خودم فکر کردم اينها واقعا هيچ چيز براي از دست دادن ندارند به جز زنجيرهاي بردگي. n



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر