۱۳۹۴ خرداد ۱, جمعه

جنگ تن به تن با ريزگردها



با افزايش دماي هوا، بار ديگر بحران آلودگي هوا در بعضي شهرها مورد توجه قرار ميگيرد. زمستان سال گذشته با افزايش ريزگردها در شهر اهواز و اعتراض خياباني نسبت به عدم توجه دولت نسبت به اين معضل، وزراي دولت براي نشان دادن حضور خود مدت کوتاهي به اهواز رفتند و در برنامههاي تلويزيوني تبليغات زيادي در اين رابطه شد. اما پس از گذشت نزديک به 4 ماه از آن شرايط، مشکل اهواز و ريزگردهايش هنوز پابرجاست. علاوه بر اين آلودگي در ساير شهرها مثل تهران، اصفهان، اراک و مناطق مرزي مثل سيستان و بلوچستان و استانهاي غربي نيز قابل توجه است.
محيط زيست يکي از عرصههايي است که در نظام سرمايهداري مورد آسيب قرار ميگيرد و دليل اصلي آن اولويت يافتن سود نسبت به حفظ و نگهداري محيط زيست است. مردم مناطقي که گفتيم ساليان گذشته که خبري از اين آلودگيها نبود را به ياد دارند. اهالي اهواز ميگويند که قبلا اين شهر از نظر آب و هوايي تنها با مشکل گرما و رطوبت روبرو بود که آن هم به خاطر نزديکي به خط استوا و شکلگيري پديدة شرجي بود. مردم ميپرسند چرا اين شهر به آلودهترين شهر جهان تبديل شده است؟
هدف ما در اين نوشتة کوتاه ارائة اطلاعات کارشناسي در مورد مسائل زيست محيطي نيست هر چند براي افشاي عملکرد نظام موجود که عليه موجودات زنده عمل ميکند بايد به برخي جنبههاي تخصصي هم پرداخت. تالاب به عنوان پديدهاي طبيعي در مهار گرد و غبار محيط نقش بازي ميکند و به مناطق گرم طراوت و تازگي ميبخشد. ايران چند تالاب عمده در منطقة خوزستان (تالاب هور العظيم) و در سيستان و بلوچستان (تالاب هامون) دارد که در طول ساليان نقش مناسبي در چرخه طبيعي داشتند. در خوزستان تالاب هورالعظيم يا تالاب بزرگ هويزه همان ميدان نفتي بزرگي است که شرکتهاي نفتي سالهاست براي حفر چاههاي نفت و گاز و دستيابي به منابع عظيم نفتي به جانش افتادهاند و به تدريج آن را به سوي خشک شدن راندهاند. تا جايي که امروز هورالعظيم ديگر رنگ و بويي از تالاب گذشته را ندارد و بخشي به خشک زار و بخشي به مردابي راکد تبديل شده است. تالاب هامون نيز در نتيجه سياستهاي توسعة صنعتي نابود شده و ضرر و زيانهاي فراواني متوجه اهالي منطقه کرده است.
يکي از بوميان منطقة تالاب هور ميگويد آنچه ما در طول اين هشت سال ديدهايم اين است که شرکت نفت جلوي وارد شدن آب به هور را ميگيرد و از سوي ديگر آب را از سمت عراق از هور خارج ميکند تا کار براي خشک کردن هور و استخراج نفت هموار شود. با اين کار تالاب خشک ميشود و آنچه باقي ميماند، خاکي است که با گرم شدن هوا و وزش باد در هواي منطقه پخش ميشود. به حدي که در تابستانها به زحمت ميتوان يک متر جلوتر را ديد.
عامل ديگر در ايجاد ريزگرد در شهر اهواز وجود كارخانجات صنعتي در اين شهر است. به علت تحريمهاي اقتصادي كارخانهها نميتوانند از فيلتر استفاده كنند و ريزگردهاي اسيدي را به هوا ميسپارند و همين امر باعث آسيب رسيدن به سلامتي مردم ميشود.
در منطقهاي ديگر از مرکز کشور، تالاب داوودآباد يا ميقان كه در 15كيلومتري شمال شرقي اراك واقع شده نيز به علت احداث معدن، کشيدن جاده در وسط تالاب و استفاده از اندک آب باقي مانده در صنايعي كه بهشدت براي مردم ضرر دارد، مورد تهديد جدي قرار گرفته است.
در اخبار به طور مداوم اين ادعا بيان ميشود که اين قبيل اقدامات بدون اجازة سازمان محيط زيست انجام ميشود. اين واقعيت ندارد. ما با نظام سرمايهداري و منافع سرمايههاي بزرگ روبروييم. حکومتها و نهادها به خاطر منافع عمومي و مشترک سرمايهداري که کسب حداکثر سود است به راحتي بر اين اقدامات تخريبي چشم فرو ميبندند که اين شامل سازمانهايي مثل سازمان حفاظت محيط زيست هم ميشود. اين نهايتا نياز سرمايه است که جهت سياستها از جمله در زمينة مسائل زيست محيطي را تعيين ميکند. زور سرمايه هميشه به شعارها و ادعاهاي مقامات ميچربد.
سرمايهداري در کنار ستمهاي ريز و درشتي که براي تحقق سود به مردم اعمال ميکند، با آسيب به محيط زيست، زندگي تمامي موجودات جانوري و گياهي را مورد تهديد قرار ميدهد. براي نجات خاک و هوا و طبيعت، براي استشمام هواي پاک نيز بايد نگاه را از روي ادعاها و وعدههاي نهادها و مقامات و مسئولان اين نظام غارت و جنايت و تخريب برگردانيم و روي وظيفة نابودي نظام موجود و ساختن جامعة نوين و متفاوتي متمرکز کنيم که سود و سرمايه سمت و سوي روابط ميان انسانها و فعاليتهاي توليدي را تعيين نکند. نظامي که انسان و طبيعت را دشمن هم تصور نکند و دستکاري و استفاده از منابع طبيعي براي بهروزي و تکامل جامعة بشري را با حفظ محيط زيست و حيات وحش و تنوع زيست محيطي همراه سازد.n       

    نسيم ستوده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر