۱۳۹۴ بهمن ۳۰, جمعه

 
 
احزاب سازشکار و اصلاح طلب کُرد با نزديک شدن موعد انتخابات 7 اسفند 94 در مصاحبه ها و بيانيه هايشان از موضع گيري صريح در مورد ماهيت انتخابات جمهوري اسلامي طفره ميروند. برخيشان حتي نميگويند که از ديد آنها بالاخره بايستي در اين انتخابات شرکت کنند يا نه؟ ولي در عين حال ميگويند که تحريم فايده ندارد و يا مخاطب ندارد و مردم به هر حال شرکت ميکنند و....
خالد عزيزي دبيرکل حزب دمکرات کردستان، در گفتوگو با تلويزيون کردي روداوو گفت: «تحريم و يا دعوت به شرکت مردم در انتخابات از سوي احزاب کرد، مانع از رفتن مردم به پاي صندوقهاي راي نميشود، بنابراين بايد اجازه بدهيم که مردم تصميم بگيرند که در انتخابات شرکت بکنند يا خير؟». دبيرکل حزب دمکرات کردستان، در اين مصاحبه تلويزيوني همچنين به تشکيل فراکسيون نمايندگان کرد، در زمان رياست جمهوري محمد خاتمي اشاره کرد و آن را تجربه خوبي دانست که ميتواند قابل تکرار باشد.( به نقل از سايت راديو زمانه)
بخش ديگري از اين طيف با صراحت و وقيحانه تر شرکت در انتخابات را توصيه ميکنند. يک عضو شوراي رهبري جبهه متحد ميگويد: «شرکت نکردن در هر مبارزهاي و از آن جمله مبارزه انتخاباتي، کنار کشيدن از ميدان مبارزه و واگذار کردن صحنه به همان فرصتطلباني است که شما از عملکرد آنها ناراضي هستيد...». (همانجا)
يک نمونه ديگر از  موضع  در مورد  انتخابات از سوي يک تشکل وابسته به پژاک است که ميگويد: «از سوي ديگر، جامعه دموکراتيک و آزاد شرق کردستان  کودار، بدون دعوت از مردم براي مشارکت يا عدم مشارکت در انتخابات پيشرو....از همه نيروهاي اپوزيسيون و منتقدان حاکميت خواستاريم تا ... از نامزدهاي رد صلاحيتشده، صيانت به عمل آورند و تحقير به هويت و موجوديت اراده مند خلقهاي ايران از سوي نظام سلطه ‌‌ولايت فقيه و سپاه پاسداران را محکوم نمايند». (همانجا) تاکيد از ماست.
گويا معلوم نيست که نامزدهايي که پژاک در مورد آنان سخن ميگويد چه مواضعي داشته اند. مگر نه اينکه هر کس که بخواهد کانديد شود بايستي التزام عملي به ولايت فقيه داشته باشد؟ نکند منظور پژاک امثال جلالي زاده است که کارنامه دفاعش از جمهوري اسلامي طي چند دهه و حتي مباهات به شهيد دادن بر عليه نيروهاي پيشمرگه بر همگان آشکار است. به نقل از سايت راديو زمانه مي خوانيم: «جلاليزاده که دو دوره نماينده مجلس بوده است، پنهان نميکند که به ولايت فقيه ملتزم نيست و ميگويد: چون ولايت فقيه برآمده از امامت است، هر اهل سنتي بگويد من معتقد و ملتزم به ولايت فقيه هستم دروغ ميگويد.».
يک تشکل زنان  وابسته به پژاک اعلام ميکند که با کارزار مبارزه براي تغيير چهره مردانه مجلس موافق است و آن را مثبت مي داند. اين يعني شرکت در انتخابات مجلس و تبليغ براي شرکت در آن. در مورد به اصطلاح کارزار براي عوض کردن چهره مردانه مجلس واضح است که به فرض اينکه  تعداد بيشتري زن وارد مجلس ارتجاعي شوند، هيچ تغييري مثبتي  در وضعيت زنان جامعه صورت نخواهد گرفت.  وارد شدن زنان مرتجعي مانند فاطمه آليا به مجلس تغيير مثبتي در زندگي زنان ايجاد که نکرد هيچ قوانين ارتجاعي بيشتري عليه زنان نيز مثل قانون ازدواج با فرزند خوانده و غيره نيز تصويب شد!
رفرميستها  در عينحال اشاره به مردمي نميکنند که انتخابات حکومت را تحريم کرده اند. بلکه بيشتر تلاش ميکنند که بگويند چون رد صلاحيت هاي گسترده صورت گرفته پس اين انتخابات دمکراتيک نيست. اين را هم جبهه متحد کرد و اصلاح طلبان کرد مي گويند هم جريان وابسته به پژاک يعني کودار و هم حزب دمکرات به رهبري خالد عزيزي. اين نيروها بر اين واقعيت بارها تجربه شده خط بطلان ميکشند که بطور کلي در نظام سرمايه داري (در ايران و جهان) از طريق انتخابات هيچ تغيير اساسي در زندگي مردم صورت نميگيرد و انتخابات صرفا ابزاري است که از طريق آن طبقات حاکمه سرمايه دار روابط ميان خودشان را تنظيم ميکنند و ربطي به منافع پرولتاريا و زحمتکشان ندارد. ميگويند که اگر فلان و بهمان شرط صورت بگيرد (مثلا نمايندگان کرد کمتر رد صلاحيت بشوند) در انتخابات شرکت ميکند. مثلا عبداله مهتدي در مصاحبه با آقاي ملکوتي در تلويزيون روژ هلات گفت که «تحريم انتخابات فريضه نيست و گاهي ميشود شرکت کرد...). آقاي مهتدي و هم فکرانش در پژاک و حزب دمکرات و ...  ادعاي انقلاب و کمونيسم ندارند و کارشان شده تبليغ سازش و کسب امتياز از طريق تحميل برخي مطالبات به جمهوري اسلامي. خصوصيات کلي  خط سياسي شان اينست که ميگويند بايستي يکسري مطالبات را مطرح کرد و آن زمان که جمهوري اسلامي نتوانست آن را بر آورده کند بايستي  مردم را دعوت کرد که  اعتراض کنند و برخي اوقات به خيابان بريزند البته  نه براي انقلاب کردن و از ميان بردن ريشه ستم و استثمار بلکه براي «دمکراتيزه کردن حکومت».
از ديد مهتدي که راه سازش با سرمايه داري و امپرياليسم را به پيش گرفته، انقلاب و کمونيسم ديگر منسوخ شده  است و بايستي مثل حکومت اقليم کردستان عراق  واقع بين بود و  با  امپرياليسم سازش کرد و تلاش نمود که حکومت هايي ارتجاعي مانند جمهوري اسلامي را اصلاح کرد. به همين خاطر چپ و راست از «دست آوردهاي اقليم کردستان» دم مي زند. يعني جايي که اکثريت مردم بخاطر بيش از يک دهه حاکميت احزاب ارتجاعي کرد و امپرياليسم در فقر و فلاکت بسر مي برند و نابرابري طبقاتي بيداد مي کند.
برخي ميگويند خوب حرف هاي شما درست است ولي تحريم چه فايده دارد؟ در جواب به اين سئوال بايستي گفت که بحث ما اين نيست که مردم صرفا از راي دادن و شرکت در انتخابات خود داري کنند و در خانه هايشان بنشينند. بحث اينست که بايستي با افشاگري از ماهيت سيستم و متشکل کردن و سازماندهي و به راه انداختن جنبشي براي انقلاب فرايند انقلاب  را  تسريع کنيم. انقلابي کمونيستي که ريشه استثمار و ستم را بخشکاند.n
کاوه اردلان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر