وضعيت زنان در جهان امروز
و صد سال پيش در جامعة سوسياليستي
از نشریه آتش – شماره ۶۴
جهان امروز فقط جنگهایی که از زمین و هوا و دریا انسانها را درو
میکند و زندگی شان را ناامن و بیثبات میکند نیست. نیمی از جمعیت بشر حتا در غیاب
جنگ هم درگیر جنگاند. خشونتی که امروز زنان در هر گوشه دنیا تجربه میکنند بیسابقه
است. اما در جوامع سوسیالیستی قرن بیستم در شوروی و چین صدها میلیون زن از خشونت جسمی
و روانی به دست دولت، مرد، خانواده و طایفه و دین رها شده و ضربات عظیمی بر نابرابری اجتماعی زده بودند.
شوروی سوسیالیستی
(1956-1917)
انقلاب روسیه در اکتبر 1917 (صد سال پیش) تحت رهبری
لنین به پیروزی رسید و اولین دولت سوسیالیستی تاریخ را بنا کرد. این دولت، درهمانحالکه
درگیر نبرد مرگ و زندگی بود، انقلاب اجتماعی را پیش میبرد. شکستن زنجیرهای انقیاد
و بردگی زنان یکی از برجستهترین آنها بود. انقلاب اکتبر بهسرعت کل نظام کلیسایی
ازدواج را که مبنای آن اقتدار مرد بر زن و کودکان بود لغو کرد. طلاق را آسان کرد. اصل
دستمزد یکسان در برابر کار یکسان به اجرا در آمد. خدمات رایگان در زایشگاهها بر قرار
شد. در روزنامهها و مدارس بحثهای پر محتوا و داغی درباره نقشهای جنسیتی، ازدواج
و خانواده به جریان افتاد. داستانهای علمی- تخیلی که روابط اجتماعی جدیدی را تجسم
میکردند به نگارش درآمدند.
اتحاد شوروی نخستین کشور بود که سقط جنین را قانونی
کرد. این در حالی است که در کشورهای اروپایی و بهویژه در آمریکا همین امروز هزار و
یک محدودیت قانونی و مذهبی در مورد سقط جنین اعمال میشود. این تحولات صد سال پیش از
این تحت یک کشور سوسیالیستی رخ داد. در آن زمان در بسیاری از کشورهای اروپایی زنان
حق رأی نداشتند و تا چند سال پیش از آن دولت آمریکا زنان مبارزی را که خواهان حق رای
بودند دستگیر و شکنجه میکرد. دولت سوسیالیستی شوروی اولین کشوری بود که روابط همجنسگرایی
را آزاد اعلام کرد و همۀ ملل شوروی از برابری در همۀ زمینهها برخوردار شدند. درحالیکه
در همان سال، در ایالات متحده آمریکا حتا ازدواج یک مرد رنگین پوست با زن سفید مجازات
زندان داشت.
در
اواسط و اواخر دهۀ 1920 در جمهوریهای آسیای
میانه که بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بودند مبارزات تودهای علیه سنتهای
پدرسالارانه که قوانین شریعت اسلام بخشی از آن بود، به راه افتاد. زنانِ این مناطق
قوانین شریعت، ازدواجهای از پیش ترتیب داده شده و سُنتِ مهریه را به چالش گرفتند و
دولت سوسیالیستی از زنان و مردان روشنبینی که درگیر این مبارزه شدند پشتیبانی کرد
و درواقع خود مشوق این مبارزات شد. در مواردی درگیریها بسیار حاد میشد و سازمانگران
مبارز مورد حملۀ نیروهای عقبماندۀ اسلامگرا قرار میگرفتند. در سال 1927 سازمانهای
زنان که در این مدت قوی شده بودند، شورش مهمی علیه حجاب به راه انداختند. چون حجاب
هیچ نیست جز یک ابزار ستمگرانه علیه زنان، ابزار کنترل پدرسالارانۀ زنان، پوشاندن
و خدشهدار کردن هویت و چهرۀ انسانی زن.
چین سوسیالیستی
(1976-1949)
گسسته شدن زنجیرهای انقیاد زنان چین و رهایی آنان
سالها پیش از پیروزی انقلاب سوسیالیستی در این کشور در سال 1949 آغاز شد. یعنی در
جریان «جنگ طولانیمدت خلق» که از سال 1928 در روستاهای چین تحت رهبری حزب کمونیست
چین جریان داشت.
یکی از اهداف مهم انقلاب چین از بین بردن نظام پدرسالاری
بود. حزب کمونیست چین تحت رهبری مائوتسه دون، از همان آغاز مبارزۀ انقلابی، در تئوری
و عمل به این مساله پرداخت و زنان را به شورش برانگیخت تا خود را از «قیود چهار اقتدار»
یعنی، «اقتدار دولت، اقتدار دین، اقتدار پدر، اقتدار خانواده» رها کنند.
آزادی زنان بدون مبارزۀ قاطع و مستمر علیه دین و
اخلاق دینی ممکن نبود زیرا دین کنفسیوسی این چهار اقتدار را مشروعیت میبخشید و آن
را ستون جامعه میدانست. حزب کمونیست چین علیه دین، بهعنوان تکیه گاه مهم طبقات استثمارگر
و دولت حاکم مبارزه میکرد. این امر بهویژه در دههی 1930 (دهه 1310 شمسی، نزدیک به
80 سال پیش) در مناطق آزادشدۀ روستایی در پیشبرد جنبش انقلابی و آزادی زنان نقشِ مهمی
بازی کرد. مبارزه برای رهایی زنان بدون مبارزه علیه دین و پدر و خانواده ثمربخش نبود. مائوتسه دون از همان ابتدا انقلاب
چین را بر این اصل استوار کرد که به افکار عقبافتادۀ تودههای مردم نباید کرنش کرد
بلکه رهایی تودهها نیازمند ضربه زدن به افکار سنتی و ارتجاعی است. این کار، نَرم و
راحت نبود. روستاییانی که قانون طلاق و تقسیم سرانهی زمین را ضد دین میدانستند، برخلاف
منافع طبقاتی خود علیه حزب کمونیست کار میکردند و حتا بسیاری از کادرهای حزب را بهقتل
رساندند. با این وجود، حزب در مقابل افکار ارتجاعی تودهها به صرف آنکه تحت ستم هستند
عقبنشینی نکرد.
در جریان انقلاب ارضی (که بخشی از برنامۀ انقلاب
بود) زمین میان دهقانان فقیر و بیزمین و بهطور برابر بین زن و مرد تقسیم شد. دولت
انقلابی در مناطق پایگاهی، قانون جدید ازدواج را تصویب کرد که به قانون طلاق معروف
شد. زیرا، در پی آن زنان روستایی که به زور ازدواج کرده یا به دلیل اقتصادی وابسته
به شوهر بودند، هم زمین گرفتند و هم طلاق. در
سال 1943 مائوتسه دون در گزارشی به کنگرۀ ملی حکومتهای شورایی گفت، نظام جدید ازدواج
«یکی از بزرگترین پیروزیهای تاریخ بشر است» اما تاکید کرد، آزادی ازدواج زمانی تضمین
خواهد شد که زن و مرد هر دو آزادی سیاسی و اقتصادی بهدست آورده باشند.
درسال 1950 یعنی به فاصلۀ چند ماه پس از پیروزی
انقلاب و استقرار دولت جمهوری خلق چین تحت رهبری حزب کمونیست چین، دو قانون همزمان
تصویب شد. قانون اصلاحات ارضی و قانون ازدواج. درواقع این دو قانون در طول جنگ درازمدت
خلق در مناطق آزاد شده و تحت حکومتهای شورایی عملی میشد که پس از پیروزی سراسری و استقرار دولت سوسیالیستی،
تبدیل به قانون کشوری شدند.
در این کشورهای سوسیالیستی، زنان ابژۀ جنسی مردان
یا ماشین زایمان محسوب نمیشدند. نه قوانین «عفاف» بالای سرشان بود و نه صنعت پورنوگرافی
در کمینشان. آنها انسانهایی با توانایی کاملا برابر درهر حوزه محسوب میشدند. اکنون،
هیچیک از این دو کشور سوسیالیستی موجود نیستند. هر دوی آنها توسط نیروهای قدرتمند
بورژوایی از درون و بیرون درهم شکستند. اما در همان عمر کوتاه به بشریت نشان دادند
که ستم و استثمار، نظم طبیعی و ابدی امور نیست. آن را میتوان و باید سرنگون کرد.
موقعیت زنان در جوامع سوسیالیستی را مقایسه کنید
با وضع زنان در جامعۀ ما و در جهان. جمهوری اسلامی، 38 سال پیش تولدش را با حمله به
زنان جشن گرفت و در این 38 سال با سرکوب نظامی زنان را وادار به حجاب کرد و قوانینِ
قرون وسطایی شریعت را مانند طناب داری بر گردن زنان انداخت. هیچ زنی در خیابانهای
شهرهای بزرگ ایران و دیگر کشورهای اسلامی بیبهره از اذیت و آزار جنسی نیست و تخطی
از اصول اسلامی ازدواج، مجازات مرگ دارد. در بسیاری از این کشورها حق سقط جنین وجود
خارجی ندارد و با تنبیههای سخت مواجه میشود. در ایالات متحده آمریکا هر 15 ثانیه
یک زن مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. یک زن از هر چهار زن دانشجوی کالج در خلال تحصیل
مورد تجاوز قرار می گیرد و یا به آنان به قصد تجاوز حمله میشود. صنعت سکس یکی از سودآورترین
صنایع جهان است.
وقتی امروز را با آن «گذشته» مقایسه میکنیم احساس
میکنیم آن «گذشته» درواقع، آیندهای بود که امروز در موردش خیالپردازی میکنیم و
جنگیدن برایش به زندگی ما معنا و الهام میبخشد. n
«آتش»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر