«آرمان»
از نشریه آتش- شماره 75
در پي تظاهرات
سراسري و تهورآميز مردم زحمتکش و خشمگين از وضعيت سياسي و اقتصادي و اجتماعي، حکومت
راه هميشگياش يعني زنداني کردن و شکنجه و اعترافگيري اجباري
و کشتن و سربهنيست کردن زندانيان را بر اساس قوانين
قرون وسطايياش پيش گرفته است. در چند هفته اخير
چندين نفر از زندانيان با سبعيت تمام توسط مزدوران جمهوري اسلامي بهقتل رسيدهاند. حکومت
از ترس ادامه تظاهرات و اعتراضات مردم به دروغ متوسل شده و علت مرگ زندانيان سياسي
را خودکشي اعلام کرده است. پستي و دنائت جمهوري اسلامي را حدي نيست. بنابر خبرها از
داخل زندان، آدمکشهاي حکومت براي
شکنجه و آزار زندانيان به آنان قرصهايي خورانده
که حال زنداني را بسيار بد ميکرده است. بدينترتيب ورقي
ديگر بر پرونده چهل سال حاکميت ننگين جمهوري اسلامي افزوده شده است.
از جانب ديگر
حکومت باز هم کوشيد که اعتراضات مردم را به تحرکات عربستان و آمريکا نسبت بدهد. در رسانهها هر روزه
مطالبي که دروغهاي حکومت را افشا ميکند منتشر ميشود و همين
امر باعث خشم ارگانهاي حکومتي
شده است. جمهوري اسلامي در روز روشن زندانيان سياسي را بهقتل ميرساند و خانوادههاي آنان را
با کمال بيشرمي و پستي مجبور ميکند که حرفهاي ديکته شده
توسط بازجويان جنايت پيشه را در رسانهاي حکومتي بگويند.
از جانب ديگر آخوندهاي جنايتکار از منبرهاي
برپا شده بر خون مردم، با گفتن اينکه بسيج بايستي
دست به ماشه باشد، علنا فرمان آتش گشودن بر مردم را صادر کردهاند. ( خطيب
نماز جمعه تهران صديقي هفته گذشته گفت: هميشه بايد دست به ماشه باشيد و بسيجي باشيد،
دشمن خائن قسمخوردهاي که چشم ديدن
خدا را ندارد و استقلال کشوري را بر نميتابد، بهدنبال توطئه
است).
به مرتجعين
حاکم نبايستي اجازه بدهيم که تودههاي مبارز را
سرکوب کنند. بايستي با تحصن و اعتراض و هر فرم ديگري از فعاليت عليه سياست سرکوبگري جمهوري
اسلامي مبارزه کنيم. بايد در سطح گسترده از طريق رسانههاي اجتماعي
و يا شعارنويسي و پخش اطلاعيه و تراکت و مصاحبه با رسانههاي خبري بينالمللي از طرق
امن، اطلاعرساني کنيم و اجازه ندهيم جمهوري اسلامي
بتواند در خفا پروژه قتل و جنايت عليه جوانان مبارز را پيش ببرد.
در اين ميان
برخي از حکومتيها ژست دفاع از مردم به خود گرفتهاند اما آنان از
سر دلسوزي براي مردم نيست که «به زيادهرويهاي» قوه قضائيه
و مزدوران آن «انتقاد» ميکنند بلکه هراسشان از بالا
گرفتن دوباره مبارزات مردم است. بهطور مثال در
پي طولاني شدن مدت بازداشت دانشجويان زنداني، 40 نماينده مجلس خطاب به روحاني و لاريجاني
نامهاي نوشتند که در آن ترسشان از عواقب
سرکوبها و دستگيريها به وضوح
آشکار است. در بخشي از آن نامه آمده: «بهمنظور جلوگيري
از شدت يافتن ريشههاي نارضايتي
از دستگيريهاي متعدد از سوي نيروهاي امنيتي، اطلاعاتي و
انتظامي، ضمن تشکر از زحمات همه عزيزان به نظر ميرسد تداوم نگهداري
و طولاني شدن زمان بازداشت آنان بهويژه دانشجويان
و عليالخصوص دانشجويان دختر بازداشتي مسائل
و مشکلات متعددي را در پي خواهد داشت. بر اين اساس تقاضا داريم نسبت به رفع بازداشت
دانشجويان دستور رسيدگي، اقدام و مساعدت عاجل را مبذول کنيد» (روزنامه شهروند 27 دي
96)
کشتن معترضين
در بازداشتگاه و در خيابان پديده جديدي در جمهوري اسلامي نيست. بهياد بياوريم
ترورهاي خياباني را در خرداد 88، قتل ندا
آقاسلطان و جمعي از جوانان در خيابان و بازداشتگاه
کهريزک و.... فريب دروغ و دو رويي امثال
روحاني و مجلسنشينان مرتجع و دزد را نبايد خورد.
شکنجهگران و سرکوبگران مردم بايستي
شناسايي و معرفي شوند و در دادگاه صالحه محاکمه شده و به سزاي اعمالشان برسند. بايد
با مبارزهاي دليرانه، متحد، پيگير و گسترده با
شعار «زنداني سياسي آزاد بايد گردد»، «دست جنايتکاران از جان
زندانيان کوتاه»، مانع از اين شويم که جمهوري اسلامي نقشههاي سرکوب و
ارعاب و به قتل رساندن مبارزين را عملي کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر