۱۴۰۰ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

تصویر سوسیالیسم در دو سوی دیوار

دربارۀ کتاب «دیوار دو طرف دارد»

 سهراب ساعی

نام کتاب: دیوار دو طرف دارد؛ تصویری از چین نو/ نویسنده: فلیکس گرین /  ترجمه: اختر شریعت زاده / ناشر: نیل/ سال نشر: ۱۳۵۲/ تعداد صفحات: ۵۳۰

پس از انقلاب سال ۱۹۴۹ در چین، دولت آمریکا نه تنها دولت انقلابی چین را به رسمیت نشناخت، بلکه روابط اقتصادی و تجاری با چین را کاملا قطع کرده و از مسافرت اتباع آمریکایی به چین جلوگیری می کرد. به همین علت اکثریت مردم آمریکا تصویر درستی از چین نوین و وقایعی که در آنجا در جریان بود، نداشتند. در سال ۱۹۶۰ فلیکس گرین (Felix Greene) خبرنگار آمریکایی – بریتانیایی که از محدودیت های دولت ایالات متحده فارغ بود، به درخواست یک ناشر آمریکایی به چین سفر کرد تا با تهیه یک گزارش همه جانبه از جامعه نوین چین، خوانندگان آمریکایی را با نظم نوینی که در کشوری با هشتصد میلیون نفر مستقر شده بود، آشنا کند. حاصل کار کتاب «دیوار دو طرف دارد[۱]» است.

گرین کتابش را جامع ترین گزارش داده از چین تا آن زمان می داند و آن را چنین توصیف می کند: «برای یافتن جواب سوالات فراوان، پنج ماه و ۱۶۰۰۰ کیلومتر در چین سفر کردم. با وزرای کابینه و رانندگان سه چرخه پایی، با رؤسای ادارات دولتی و نویسندگان صحبت کردم. از مدارس، کارخانه ها، زندانها، بیمارستانها دیدن کردم، به کمو های بسیاری رفتم و روزها را با دهقانان گذراندم و در تالار غذاخوری کمون با آنان غذا خوردم و قبل از آنکه چین را ترک کنم با نخست وزیر چو اِنلای صحبتی دراز کردم. این کتاب آنچه را که دیدم و دریافتم شرح میدهد.» کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۶۲ چاپ شده است و شامل ۸ فصل است.

 نسخه فارسی کتاب با ترجمه اختر شریعت زاده توسط انتشارات نیل در سال ۱۳۵۲ در ۵۳۰ صفحه به چاپ رسیده است که شامل ضمیمه های ارائه شده توسط نویسنده در جاهای متفاوت کتاب هم هست. نویسنده کتاب می کوشد تا از فرصت استثنائی به دست آمده حداکثر استفاده را بکند تا نشان دهد چگونه کشوری بزرگ، نظام اقتصادی متفاوتی از بازار آزاد را به وجود آورده و شرایط تحول همه جانبه جامعۀ خودش را بر پایه این نظم نوین ایجاد نموده است. برای کسب چنین شناختی، نویسنده با نگاهی کنجکاو و در عین حال دقیق و موشکافانه به بخشهای مختلف جامعه چین نو میپردازد. گزارشهای نویسنده از مشاهدات روزانه اش، در عین توصیف واقعیت روز چین، اطلاعات زیادی در مورد چگونگی تلاش دولت سوسیالیستی چین برای توسعه صنعتی و انسانی ارائه می دهد.

در سراسر کتاب، شاهد هستیم که نویسنده با مقایسه دستاوردهای دولت سوسیالیستی با شرایط چین پیش از انقلاب و همچنین شرایط مشابه در کشورهای غربی، نشان میدهد تصویری که از چین در مطبوعات و رسانه های آمریکا و دیگر کشورهای غربی ارائه میشود تا چه حد با واقعیت فاصله دارد. کتاب در آغازش به هنگ کنگ می پردازد و همچنین به عقاید و احساسات چینی های ساکن هنگ کنگ که از سرزمین مادری جدا هستند و نسبت به بازگشت به آنجا پر از ترس و ابهام هستند. احساسی که بعد از گذر از مرز در مواجهه با ساکنان اصلی چین رنگ دیگری می گیرد. نویسنده در ادامه به توصیف پکن مشغول میشود و در بخشی می گوید: «در خیابان زیر پنجرۀ من کاروانی از رانندگان سه چرخه های پایی در سه چرخه های موقتی و مندرس خود آخرین ساخته های ظریف یک کارخانه الکترونیک را حمل میکنند. امروزدر پکن بیش از نیویورک تئاتر وجود دارد. بیش از ۵۵ سینما که بعضی هایشان دارای پروژکتورهایی با پرده های عریض می باشند در ده سال اخیر ساخته شده اند».

گرین در جای جای بازدیدهایش از پیشرفتهای انجام شدۀ حیرت انگیز و بیش از حد انتظار صحبت میکند. راه های ارتباطی، راه آهن، ساختمان سازی، کارخانجات فولاد و… بخش های مختلفی هستند که تغییراتشان چشمگیر است. او اضافه میکند که تمام تلاشها برای افزایش رشد اقتصادی است و خودش از درک چنین رشدی شگفت زده می شود. در نامه ای به یک دوست مینویسد: «…این کشور دوران خلاقیت جوشانی را می گذراند…. مدارس، بیمارستانهای جدید (صدها از هر کدام) کارخانه ها و کودکستان ها نیروی زندگی و اطمینان به آینده در همه جا آشکار است. تو باید دختران جوان را ببینی….» و در جای دیگری میگوید: «پیشرفتهای تکنیکی و صنعتی چین که تاکنون (بنا به گفته نیویورک تایمز) از نظر بیشتر آمریکایی های علاقمند سر و صدایی بیش نبود، اکنون به واقعیت رعدآسایی تبدیل میشود. تعیین دقیق و مشخص نیروی بالقوه تجارتی و صنعتی چین ، چنان عظیم و چنان سریع التغییر و چنان تازه است که دست یافتن به آن، کار تنها یک خبرنگار نیست. برای این کار باید ارتشی از کارشناسان، مدیران تولید، آمارچیان، اقتصادانان، زمین شناسان و متخصصین کشاورزی از چین دیدن کنند و یافته های خود را برای ما بازگو کنند ولی تا گزارشات آنها نوشته شود، اطلاعات آنها قدیمی خواهد شد».

توصیفات مختلف کتاب از رشد صنعتی چین نکته حائز اهمیتی را برجسته میکند؛ این رشد صنعتی با الگوهای ارائه شده در کشورهای غربی تفاوتهای عمده ایی دارد. در واقع شرح نویسنده روشن میسازد که توسعه صنایع در چین غیر متمرکز بوده و با اتکا به منابع موجود در هر منطقه صورت گرفته است. کارخانه ها و کارگاه ها شاید استانداردهای رایج را نداشته باشند اما کارساز هستند. نیروی محرکه ایجاد و پیشرفت این کارگاهها و کارخانجات کوچک، جوانان پرشوری هستند که در سایه انقلاب سوسیالیستی، فرصت آن را یافته اند که در ضمن برخورداری از آموزش نیروی خلاق و ذهن های خود را در تلاشی دسته جمعی برپایه روابط تولیدی سوسیالیستی، معطوف هدف رشد بالنده جامعه در همه زمینه ها نمایند. تلاشی که بر پایه سود شخصی استوار نیست بلکه این بهره مندی اشتراکی جامعه است که انگیزه فعالیتهای شیوه تولید سوسیالیستی، روابط نوینی را آفریده است که در کشورهای سرمایه داری امکانپذیر نیست. نویسنده در اینباره میگوید: « کارگاه ها و کارخانه های کوچک همه جا پراکنده اند. شما از کنار چیزی شبیه به آغلی که از خشت ساخته شده است می گذرید، بام وصله خورده است، تیری را حائل دیواری کرده اند، گچ کاری پوسته پوسته شده است… به داخل می نگرید و ۱۵۰ زن جوان و روپوش به تن را میبینید که مراقب یک دستگاه تراش دقیق هستند. قطعاتی از کارخانه بزرگی را درست میکنند و یا موتور الکتریکی…. اکثر این دختران تا سه سال پیش بی سواد بودند. اکنون به مدرسه و کالجهای تکنیکی میروند. آنها دوره های زبان و گروه های تئاتر دارند و درس موسیقی میگیرند. سراسر کشور در تب و تاب خلاقیت است. باید دید تا حتی کمی از آن را باور کرد… و قدرت بالقوه تولید که آشکارشده است».

نویسنده فصلی از کتاب را به کمونها اختصاص داده است. کمونها مجتمع های بزرگ کشاورزی هستند که از به اشتراک گذاشتن زمین های کشاورزی تشکیل شده اند. در واقع کمونها آخرین مرحله از تغییرات در تشکیلات زندگی روستائی در چین هستند که در طول ده سال گذشته در چین رخداده است. اصلاحات ارضی، شرکتهای تعاونی و کمونها. در این بخش کتاب، نویسنده با شرح وضعیت روستائیان چین در هزاران سال قبل از انقلاب و سالهای بعد از انقلاب و تشریح دقیق تغییرات صورت گرفته توسط مردم با حمایت دولت سوسیالیستی، حقیقتی را بیان میکند که همیشه پایۀ یکی از بزرگترین دروغهای رسانه های غربی در مورد چین سوسیالیستی است. اینکه این توسعه، سیستم کشاورزی آنها را که تجزیه شده ترین و کم حاصلترین سیستم کشاورزی جهان بوده است به یکی از یک پارچه ترین و حاصل خیزترین سیستمهای کشاورزی جهان سوق داده است. در ادامه او به چند سوال عمده که درباره کمون ها وجود دارد پاسخ میدهد که جوابیه روشنی است به تبلیغات منفی حول مساله کمون ها. موضوعاتی از قبیل اینکه آیا کمونها از بالا تحمیل شده اند؟ آیا این همراه با آسیب بوده است؟ و اینکه کمون ها زندگی خانوادگی را متلاشی کرده اند؟ پرداختن به مطبوعات و رسانه های آمریکا در مورد کمونها و بعد از آن، شرح دیداری از یک کمون روستائی، هم تصویر روشنی از اتفاقات رخ داده در چین سوسیالیستی در زمینه کشاورزی به دست می دهد و هم وسعت و میزان تبلیغات منفی و نادرستی علیه اقدام انجام شده در رسانه های آمریکایی را آشکار می سازد. موضوعی که هنوز هم بر سر آن ادعاهای فراوانی وجود دارد اما نویسنده به خوبی ابعاد مختلف و واقعی این تلاش بزرگ بشری را به تصویر می کشد.

در ادامه، کتاب به قوانین جدید چین در امور مختلف و نحوه قانون گذاری ها در این کشور می پردازد. به یک دادگاه خانواده برای ارجاع به طلاق میرود و از زندانها بازدید میکند. در هر بخش میتوان مقایسه های نویسنده را خواند که چگونه سیستم ها را در کنار هم مورد مطالعه قرار میدهد. آموزش و بسیج توده ها در امور آموزشی، زوایای دیگری از شرایط نوین چین سوسیالیستی است که کتاب برای ما آشکار میکند. در این عرصه نویسنده تا حد ممکن جزئیات مختلف سیستم آموزشی و آمار و اعداد مختلف در این زمینه را ارائه کرده تا بتواند ابعاد کار عظیم انجام گرفته را به خوبی شرح دهد.

گزارشی از فعالیتهای هنری و اپرای چین که بر پایه عقاید نوین سوسیالیستی شکل گرفته است و منعکس کننده روحیات حاکم بر جامعه و مبارزات در جریان است، از دیگر بخش های بارز کتاب است. کتاب به ادعای نویسنده اش و به درستی، بهترین و جامع ترین گزارش ارائه شده از واقعیت جامعه سوسیالیستی چین است که توسط یک ناظر آمریکایی تا آن مقطع تهیه شده است. نویسنده همه جا بر پایه شواهد در دسترس اظهار نظر میکند و از پیشداوری و قضاوت خودداری می نماید.

خواندن کتاب «دیوار دو طرف دارد» به همه کسانی که سودای جهانی بنیادا متفاوت را دارند و در پی گسست از روابط اقتصادی و اجتماعی موجود هستند، توصیه می شود.

[۱] Greene, Felix (1963) Wall Has Two Sides: A Portrait of China Today. The Reprint Society

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر