۱۳۹۴ آذر ۳۰, دوشنبه

گزارشی از اقغانستان

 
(اين گزارش براي شمارهي قبل نشريهي آتش فرستاده شده بود که متاسفانه دير به دست ما رسيد. در اينجا گزيده اي از اين گزارش را انتشار ميدهيم)
روز 17 عقرب مقامات محلي اعلام کردند که افراد وابسته به داعش هفت گروگان به شمول دو زن، يک دختر 9 ساله و 4 مرد را سر بريده اند. مرگ آنان با اعتراض گسترده و تظاهرات بيسابقه در کابل همراه شد. اجساد اين هفت نفر با حضور گسترده مردم محل از ولسوالي جاغوري به زادگاه آنها  در روستاي دهمرده منتقل شده است.
جمعيت تظاهرکننده با تحصن در مقابل کاخ رياست جمهوري افغانستان،  قطعنامه اي در پنج ماده خواندند و خواستار اجراي عمليات نظامي براي دستگيري و مجازات عاملان گروگان گيري و سر بريدن هفت نفر از گروگان ها شدند. در افغانستان هرچند گاهي تظاهرات عليه خواسته هاي گروهي و شخصي براه مي افتد، اما اين بار تظاهرات رنگ و بوي ديگري داشت. در اين راهپيمايي ازگردانندگان قبلي؛ يعني سران رژيم، خبري نبود. حضور زنان در آن گسترده بود و شعار هاي «مرگ بر ارگ»، و«استعفاء، استعفاء» برشور و هلهله آتشين تظاهرکنندگان، مي افزود.
اين اولين بارنبود که زنان تابو شکن شدند. حضور فعال زنان با مراسم خاک سپاري «فرخنده» که چند ماه پيش توسط دار و دسته بنيادگرا فجيعانه بقتل رسيد حرکت دليرانه زنان افغانستان رابه نمايش گذاشت. اين حرکت که به منزله دومين حرکت جوشنده ي زنان و مردان جوان افغانستان عليه نظام زن ستيز اسلامي برپاگرديد، لرزه بر اندام زمامداران افکند. اين اولين بار بود که سران احزاب شيعه اجازه حضور در پيشاپيش راهپيمايي و مراسم خاکسپاري، نيافتند.
با رشد و نفوذ سوسيال امپرياليزم شوروي در نيمه  دوم قرن بيستم در افغانستان سي آي اي وارد معرکه شده و بنيادگرايي اسلامي نوع سلفي را تقويت کرد تا جنگ سرد را وارد مرحله ي نوين نموده و با رقيب جهاني اش وارد جنگ گرم، سرنوشت ساز گردد. کودتاي هفت ثور (ارديبهشت ماه 1357) و تهاجم نظامي سوسيال امپرياليزم شوروي در6 جدي (ديماه 1358) که متعاقب آن به وقوع پيوست، سبب گرديد تا امريکا فعاليت هايش را در منطقه شدت بخشد. درين ميان انقلاب 1357 ايران بوقوع پيوست و سکاندار منطقه اي امريکا را از دور خارج کرد. با تسلط بنيادگرايان شيعه بر ايران، دست آوردهاي انقلاب توده هاي مليوني ايران سقط گرديد و جهل و بربريت بر اين کشورحاکم گرديد.
سرانجام بعد از ده سال جنگ  و خونريزي سوسيال امپرياليزم شوروي شکست خورده افغانستان را ترک نمود و قدرت سياسي به بنيادگرايان اسلامي، سپرده شد. اين نيروهاي پوسيده و عقبگرا درادامه جهاد بر سرمردم ميخ کوبيده و رقص مرده را به نمايش گذاشتند. قوانين زن ستيز اسلامي را برمردمان کشورحاکم کردند. جنگ ابرقدرت ها در افغانستان نتايج شومي را براي بشريت به بارآورد. تشکيل و گسترش و تقويت بنيادگرايان القاعده، طالبان و داعش نتيجه اين روياروي بود. مردم افغانستان  و منطقه، قرباني اين جنگ خانمان سوز شدند.
.....
ايده هاي شوم بنيادگرايي اسلامي از چهار دهه در افغانستان گسترده شده که گمان مي رفت تا مدتها باقي ماند؛ ولي تظاهرات اين جوانان غيور نشان داد که افکار ضد بنيادگرايي در افغانستان درحال پا گرفتن است. اگر اين حرکت و شور زنان در راه انقلاب رها شود به يقين دو نيروي پوسيده (امپرياليسم و بنيادگرايي ديني) را به زانو درخواهد آورد. کمونيست هاي انقلابي افغانستان بايد بجنبند و از چنين گسل ها استفاده نموده و انقلاب اجتماعي را تدارک بينند. درغير آن  اين حرکات در راهها و مسيرهايي که دو نيروي پوسيده امپرياليسم و بنيادگرايي براي آنها تدارک ديده اند، خواهد رفت. n
نعيم بشارت


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر