کنکور
افيون جوانان ايران
نسیم ستوده
از نشریه آتش – شماره ۵۹
امسال سال تحصیلی ۱٣٩۵ آغاز شد و امسال نیز تعدادی از دانشآموزان بعد از عبور
از ماراتُن کنکور به دانشگاه راه مییابند. روند نظام آموزشی در ده سال گذشته روندی
بسیار پرچالش بوده است. آمار داوطلبین کنکور، کاهش نشانمیدهد و مهمتر از این روند
کاهشی، نرخ بالای تمایل دانشآموزان گروه آزمایشی علوم تجربی است. به دنبال همین شرایط،
رقابت برای چند رشتهی پرطرفدار، بازار کلاسهای کنکور را داغتر کردهاست. بر اساس
آمار سازمان سنجش، در حالی تعداد شرکتکنندگان کنکور امسال کمترین میزان در یک دهه
اخیر بوده که ظرفیت پذیرش داوطلبان در دانشگاهها نزدیک به بیشترین مقدار بوده است.
از سال ۱۳٨۵تاکنون شرکتکنندگان زن همواره بیشتر از مردان بوده است، اما قوانین تبعیض
جنسیتی بهگونهای بوده که میزان مشارکت زنان در کنکور سراسری از ۶۱ درصد در سال
۱۳٨۵ به ۵۹ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است. در آمار صندلیهای امسال دانشگاهها شاهد هستیم
که تنها ١٧ درصد از پذیرش کنکور را رشتههای روزانه تشکیل میدهد و نزدیک به ٨٠ درصد
پذیرفتهشدگان کنکور بابت تحصیل، شهریه پرداخت میکنند. اگر به طور میانگین شهریهی
ثابت هر ترم تحصیلی را پانصد هزار تومان درنظر بگیریم، با توجه به آمار سال تحصیلی
۹۳-۹٢ که تعداد کل دانشجویان کارشناسی را حدود دو میلیون و نهصد هزار نفر برآورد کرده
است. (منبع مشرق نیوز) مجموع دانشگاهها در
ایران به طور سالیانه، از بابت شهریهی دانشگاهی رقمی حدود دو هزار میلیار تومان تنها
از شهریهی ثابت دانشجویان کارشناسی به جیب میزنند. که بر اساس بودجهی سال ۹٤، عایدی
کل دانشگاهها از حدود یک درصد بودجهی کل کشور فراتر است. سودآوری این صنعت باعث شده
است که دانشگاههای اروپایی و آمریکایی با دانشگاههای ایران همکاری کنند. امسال در
دفترچهی انتخاب رشته شاهد حضور دانشگاهی آمریکایی در همکاری با دانشگاه تهران بودیم
که در رشتههای فنی و با هزینهی خود دانشجویان، با تعداد محدود دانشجو میپذیرفت.
چرا علوم تجربی محبوب
شد؟
کنکور سال ٩٥ با جمعیت
۸۶۰ هزار و ۱۰۹ داوطلب برگزار شد که نزدیک
به دوسوم داوطلبان در گروه آزمایشی علومتجربی شرکت کردند و تعداد داوطلبین این گروه
آزمایشی در حدود سه برابر گروه های آزمایشی ریاضی و انسانی بودهاست. از سوی دیگر رقابت
تقریباً آسانتر در رشته تجربی و پس از آن موقعیت شغلی و اجتماعی مشاغل بالینی باعث
شد تا تقاضا برای این رشته به شدت نسبت به دو رشتهی علوم انسانی و ریاضی بیشتر شود.
هجوم داوطلبان کنکور در دهه ٨٠ به سمت رشته ریاضی بود که نتیجهی بدی را به همراه داشت
زیرا تنها چند سال بعد فارغالتحصیلان این رشته که اغلب مهندس بودند به دلیل اشباع
بازار کار در یافتن فرصت شغلی با مشکل مواجه شدند، این شرایط وضعیت عرضه و تقاضای نیروی
کار در حوزه مهندسی را به شدت نامتعادل کرده است تا جایی که نمونه واقعی این تغییر
بزرگ، رتبه اول این گروه آزمایشی در سال جاری بود که از تحصیل در سال چهارم پرطرفدارترین
رشته شاخه ریاضی و فنی (مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف) انصراف داده و با شرکت مجدد
در کنکور در گروه آزمایشی تجربی رتبه اول را به دست آورد. تعداد داوطلبان این رشته
آزمون سراسری از ٤٠٠ هزار نفر در سال ۱٣٨۵به بیش از ۵۰٠ هزار نفر در کنکور امسال رسیده
است و این در حالی است که تعداد کل داوطلبان کنکور در این بازه ۱۰ساله ٤۰درصد کاهش
یافته است.
علل این تغییرات
یکی از وقایعی که
اخیرا به دنبال این شرایط در نظام آموزشی پدیدار شد، بحث قانون هدایت تحصیلی دانش آموزان
از سوی وزارت آموزش و پرورش بود. حتی خود دانش آموزان نیز هنگامی که از آنان پرسیده
می شود که چرا تنها به رشتهی علوم تجربی تمایل نشان میدهند، اصلیترین عامل را شرایط
و آینده شغلی میدانند. با وجود آنکه از سوی دانشآموزان و والدین آنها نسبت به این
تصمیم اعتراضات فراوانی صورت گرفت اما مشخص نیست که این وزارتخانه برای ماستمالی کردن این خرابی که به بارآورده چه
خواهد کرد. شاید وزارت علوم که در سال جاری سنوات مجاز تحصیل را از ۱۲ ترم به ٨ ترم
تقلیل داد و تصمیم گرفته برای مازاد آن، شهریه مطالبه کند که با اعتراض وسیع دانشجویان
همراه بود، برای تغییر تمایل دانشآموزان به انتخاب رشته، سیاستی پولی اتخاذ کند تا
از این طریق والدین دانشآموزان را در انتخابهای باصرفهتر جهت دهد.
مطابق آماری که در
سال 2015 میلادی از سوی فوربس در خصوص تعداد فارغالتحصیلان مهندسی در کشورهای دنیا
(به جز چین و هند) ارائه شد، ایران پس از آمریکا و روسیه در جایگاه سوم دنیا قرار گرفته
است. اگر این تعداد را به نسبت جمعیت کشورها تعدیل کنیم ایران بیشترین سرانه فارغالتحصیلان
مهندسی در دنیا را دارا خواهد بود. انعکاسی از این وضعیت را میتوان در رتبه یک ایران
در سالهای اخیر در حوزه پدیده ای که فرار مغزها خوانده میشود، مشاهده کرد.
کنکور عامل گسترش تضاد
طبقاتی
در حال حاضر، در آموزش
پیش از کنکور، دیگر آنچه به طور معمول در دوره متوسطه تدریس و تحصیل میشود به هیچوجه
کفاف نتیجهگیری در آزمون سراسری را نمیدهد و کلاسهای تقویتی و کتب کمکآموزشی و
آزمونهای آزمایشی اساس فرآیند ورود به دانشگاه شدهاند. داغ شدن بازار کلاسهای کنکور
در بسیاری از شهرها نیز علاوه بر نشان دادن ضعف نظام آموزشی در مدارس، نابرابری امکانات
را نیز نشان میدهد. شمار متقاضیان این کلاسها به اندازهای زیاد بوده که باعث میشود
سودی که مدرسان از این کلاسها از آن خود میکنند بسیار بیشتر از منفعت دانشآموزان
باشد. بسیاری از کلاسهای کنکور حتی از کلاسهای مدارس نیز شلوغتر بوده و شاید از
لحاظ آموزشی حداقل بازدهی را نیز نداشته باشد. از سوی دیگر با توجه به اینکه تنها در
حدود ۱٧درصد از کل ظرفیت دانشگاههای سراسری را رشتههای روزانه تشکیل میدهند، حتی
آموزش رایگان نیز دیگر برای بسیاری از متقاضیان در دسترس نخواهد بود.
این شرایط نتیجهی
مستقیم نظامی است که تمامی هم و غم آن ادغام هرچه بیشتر در ساختار سرمایهداری جهانی
است. ساختاری که آموزش در آن تنها به طبقه پردرآمد محدود میشود و افراد طبقات پایین
را به ذخیرهی نیروی کار بدل میسازد تا منافع شرکتهای سرمایهگذار در آیندهی ادغام
بیشترِ نظام در ساختار جهانی را تأمین کند. برای تغییر در روند مخرب کنکور در ایران،
باید ساختار آموزشی را دگرگون سازیم. نظام
آموزشی ایران روند مخربی است که وقت و انرژی جوانان ایران را در رقابتی نفسگیر و بینتیجه
هدر میدهد و با این روش تفرقه را در میان آنها تشدید کرده و مانع از اتحاد آنها
برای دگرگونی اساسی این ساختار میشود. جوانان دانشآموز و دانشجو باید برای تغییری
اساسی در ساختار آموزشی و رهایی از افیون رقابتی کنکور و آزمونهای بیثمر، جنبشی آموزشی
را به راه بیاندازند و نظام آموزشی را با قدرت به چالش بگیرند. دانشگاه مهد علم است
نه بنگاه پولسازی. برخیزید تا در سال تحصیلی 96-95 دانشگاه را به عرصهی اولیهاش
به پایگاه پرورش دانشجویان انقلابی بدل سازیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر