آری آفتاب خواهد دمید و آمریکا به کردها خیانت خواهد کرد!
صلاح قاضی زاده
روز ۹ اکتبر ۲۰۱۹ حمله ارتش فاشیستی ترکیه به روژئاوا با نام «چشمه صلح» آغاز شد. «سپاه محمدی» اردوغان در پناه قرآن از مرز گذشت تا با قتل عام مردم غیر نظامی کردستان، یک نمونه دیگر را به تاریخ نسلکشیها و قتل عامهای جمهوری ترکیه بیافزاید. اما عملیات چشمه خونِ فاشیست-اسلامیهای ترکیه در روژئاوا با چراغ سبز دولت ایالات متحده آمریکا و تصمیم دونالد ترامپ برای خروج نیروهای نظامیاش از شمال سوریه (یا دست کم دور کردنشان از شعاع آتش ارتش ترکیه) در ۶ اکتبر کلید خورد و بدین شکل یک مورد دیگر از خیانت دولت آمریکا به رهبران ناسیونالیست کرد افزوده شد.
بلوفهای کُردی آمریکا
این نخستین باری نیست که کردها در بازیهای خونین قدرت در خاورمیانه با بلوف کاخ سفید روبهرو میشوند. بهای بلوفهای سیاسی آمریکایی را البته عمدتا مردم کردستان با هزاران کشته از پی رویدادهایی مشابه معامله نانوشته اردوغان ترامپ پرداختهاند. در طول دهه ۱۹۷۰ دولت بعثی عراق به سمت سوسیال امپریالیسم شوروی گرایش پیدا کرد و به یکی از تضادهای امپریالیسم آمریکا و متحدینش از جمله عربستان سعودی، اسرائیل و رژیم محمدرضا شاه در ایران تبدیل شد. در سال ۱۹۷۲ دولت نیکسون به تشویق معاونش هنری کسینجر از طریق ایران، روابط محرمانه با کردهای عراق و مشخصا ملا مصطفی بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق (ح.د.ک.ع) برقرار کرد. حمایتهای مالی و تسلیحاتی آمریکا، ایران و اسرائیل به حزب دمکرات آنها را در موقعیت مناسبی قرار داد. اما انتشار اسناد سازمان سی.آی.ای بعدها نشان داد که هدف آمریکا نه استقلال کردها و حتی خودمختاریشان (که به شدت مورد حساسیت و مخالفت محمدرضا شاه بود) بلکه فقط اهرمی برای فشار به رژیم عراق بود. (معصوم ۲۵۲) صدام حسین در ۱۱ مارس ۱۹۷۴ توافقنامه میان بغداد و کردها مصوب سال ۱۹۷۰ و مبنی بر «خودمختاری کردستان در چارچوب عراق» را ملغی کرد و در اکتبر همان سال به کردستان لشگر کشید. اما پیشمرگهای بارزانی در سایه حمایت تسلیحاتی ایران و آمریکا و مستشاران نظامی ایرانی و اسرائیلی در جنگ دست بالا را گرفته و ارتش و دولت عراق را در موقعیت بسیار دشواری قرار دادند. آنچنان که عراق ناچارا در مارس ۱۹۷۵ قرارداد الجزایر را پذیرفت و به خواستههای ایران در مورد مناقشه مرزی مربوط به شطالعرب تن داد. انعقاد این قرار داد که از حمایت آمریکا هم برخوردار بود عملا به قطع حمایتهای سی.آی.ای، موساد و رژیم ایران به بارزانی و پیشمرگههایش منجر شد. ملا مصطفی بارزانی آنقدر به کمکهای شاه ایران و سی.آی.ای وابسته بود که حتی سیگار و قند و چای پیشمرگهها را از طریق رژیم ایران تأمین میکرد. (رندل ۱۸۸) توافق شاه ایران و صدام حسین و خیانت واشنگتن و تهران به کردها، چنان باعث پریشانی ملا مصطفی شد که او پس از چند روز مقاومت در ۳۰ مارس ۱۹۷۵ فرمان عدم مقاومت به پیشمرگان داد و خود به ایران گریخت.
دومین موسم امیدواری رهبران احزاب کردی عراق به آمریکاییها در جنگ دوم خلیج و اشغال کویت توسط عراق بود. عملیات «طوفان صحرا»ی آمریکا و متحدینش، معارضین صدام را به این نتیجه رساند که سقوط رژیم بعث نزدیک است. جورج بوشِ پدر بارها از مردم و نیروهای عراقی خواست خودشان قدرت را در دست بگیرند و صدام را سرنگون کنند. در ۲۷ اکتبر ۱۹۹۱ و چند ساعت پیش از اتمام جنگ در کویت، جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی کردستان عراق و هوشیار زیباری نماینده ح.د.ک.ع در وزارت امورخارجه آمریکا با سناتورهای آمریکایی دیدار کردند تا از حمایت پنتاگون از راپَرین (شورش عمومی) مردم کردستان علیه صدام مطمئن شوند. راپرین در مارس ۱۹۹۱ شروع شد و در فاصله کوتاهی بسیاری از شهرها از جمله سه شهر مهم اربیل، سلیمانیه و کرکوک به دست پیشمرگهها افتادند. ارتش صدام در جنوب و در کردستان عملیات سرکوب شورشیان را آغاز کرد و شهرها و سایر مناطق استراتژیک در فاصله مارس تا آوریل ۹۱ به دست ارتش بعث اشغال شدند. کشتار کردها شروع شد و از «حامی» آمریکاییشان خبری نبود. جمعبندی ایالات متحده این بود که تنبیه و تضعیف صدام برای اشغال کویت کافی است و کاخ سفید بقای یک صدامِ تضعیف شده را بر چند پارچه شدن عراق ترجیح میداد. (معصوم ۳۰۶) دولت رونالد ریگان سه سال پیش از این نیز نسبت به قتل عام کردها توسط ارتش عراق در بمباران شیمایی حلبچه و بعد سلسله عملیاتهای هشتگانه انفال که چیزی جز نسلکشی سیستماتیک کردها نبود، سکوت کرده بود. چرا که استفاده عراق از سلاح شیمیایی در جنگ علیه ایران را در راستای سیاست ایالات متحده مبنی بر به فرجام رساندن جنگ هشت ساله ایران و عراق میدانستند. جورج بوش پدر تنها بعد از قتل عام هولناک پناهندههای جنگزده توسط ارتش صدام و بعد کشتار آنها توسط مرزبانان ترکیه بود که وزیر خارجهاش را برای «بررسی مساله» مأمور کرد و نهایتا بخشهای زیادی از کردستان عراق شامل منطقه پرواز ممنوع آمریکا و مؤتلفینش شد. روزنامه هرالد تریبیون در ۱۵ آوریل ۹۱ عکسی از جورج بوش پدر منتشر کرد در حال کمک به پناهندگان که روی آن نوشته شده بود: «متأسفم که این کمکها با تأخیر انجام میشوند، نظرسنجی خوب به زمان کافی نیاز دارد»!
دوستی فصلی پنتاگون و روژئاوا
در حالی که ایالات متحده آمریکا هم در جریان عملیات دستگیری و استرداد عبدالله اوجالان با سازمانهای امنیتی ترکیه و اسرائیل همکاری کرده بود و هم با قرار دادن نام پ.ک.ک در «لیست تروریستی»اش اصلیترین تأمینکننده منابع تسلیحاتی و جاسوسی ارتش ترکیه در سرکوب مردم کردستان و پ.ک.ک بود، از آگوست ۲۰۱۴ که ائتلاف بینالمللی آمریکا برای جنگ علیه داعش در سوریه و عراق ساخته شد، گریلاهای تحت رهبری حزب اتحاد دمکراتیک کردستان (پ.ی.د PYD) و مشخصا دو شاخه نظامی آن (ی.پ.گ و ی.پ.ژ) به بخش مهمی از این ائتلاف در شمال سوریه تبدیل شدند. اما در دیدگاه و برنامه سیاسی پ.ی.د و پ.ک.ک، اتحاد با امپریالیسم آمریکا بسیار فراتر از یک همکاری تاکتیکی بود و به آن بهعنوان امکان یک اتحاد بلندمدت و استراتژیک نگریسته می شد. حزب کارگران کردستان و رهبر آن از بدو تأسیس کوشیدند جنگ و مبارزهشان را با چشم داشت به کمکها و حمایت سوسیال امپریالیسم شوروی و دولت بعثی سوریه در دهه ۱۹۸۰ پیش ببرند. بعد از فروپاشی شوروی و بلوک شرق و بهویژه بعد از ائتلاف آمریکا و کردها در عراق، امید پ.ک.ک متوجه غرب شد. عبدالله اوجالان یک دهه پیش از آن و اندکی پس از سقوط رژیم صدام حسین و تشکیل دولت کمپرادوری کردی در کردستان عراق این امکان را حدس زد و نوشت: همزمان با جایگزینی هژمونی ایالات متحده آمریکا در عراق، اقدامات سنتی گلادیوی ناتو در مورد کردستان و کُردها یعنی زمینه تدوام متدهای کُنترا–گریلایی به شکل سابق به میزان زیادی تضعیف شد. تنش مابین جمهوری ترکیه و ایالات متحده آمریکا که ناشی از موضع گیری در برابر پ.ک.ک و دولت فدرال کُرد [در عراق] بود در سال ۲۰۰۷ و همزمان با توافق واشنگتن وارد مرحله ای نوین شد. می توان درک کرد که در برابر دست کشیدن پ.ک.ک از مبارزه مسلحانه، توافقی کلی در ساختار دولت-ملت بر مبنای راه حل های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در آن ها راه حل نظامی نقش اساسی را بر عهده ندارد، حاصل شد… بدون شک این امر تحولی حائز اهمیت است، تحولی که تأثیرش بر کردستان و کُردها و بهعبارتی خاورمیانه نتایج مهمی در پی خواهد داشت. [نقشه راه ص۱۰۱ و ۱۰۲].
پس از عروج داعش، جمیل بایک رهبر وقت پ.ک.ک در گفتگو با روزنامه دی تسایت (Die Zeit) به صراحت از تمایل این حزب برای نزدیکی بیشتر به آمریکایی ها و غرب صحبت کرد و گفت:
امروزه کردها دینامیک ترین قدرت خاورمیانه هستند. آنها در جنگ مصمم ترین اند و بهتر از هر کس دیگری سازماندهی شده اند. اگر آمریکا می خواهد که در منطقه به سیاست بپردازد، نمی تواند که آن ها را نادیده بگیرد. آمریکا یک همپیمانی را علیه داعش به وجود آورد و این همپیمانی تنها با کمک کردها است که موفق می شود. آیا این همپیمانی بدون داشتن ارتباط آمریکایی ها با کردها می تواند به نتیجه برسد؟ آمریکا بدون پ.ک.ک چگونه می تواند به حمایت ترکیه از داعش خاتمه دهد؟ این ناممکن است. آمریکا چگونه می خواهد بدون پ.ک.ک به اهدافش در خاورمیانه برسد؟ بدون کردها؟ نمی شود. اروپا بدون ما چگونه می خواهد که به وابستگی خود به گاز روسیه پایان دهد؟ راه نفت خام و گاز به دریای مدیترانه از روژئاوا می گذرد. اگر توانایی حفظ امنیت این راه وجود داشته باشد، اروپا هم می تواند که نفس راحتی بکشد.۱
صالح مسلم از رهبران پ.ی.د نیز در سپتامبر ۲۰۱۴ طی نشستی با مقامات دولت بریتانیا در لندن از تمایل روژئاوا برای نزدیکی بیشتر به غرب و ائتلاف آمریکایی ها علیه داعش گفت۲. اما بعدها مشخص شد نشست های مشترک و گفتگوهایی با واسطه میان نمایندگان وزارت خارجه ایالات متحده با رهبران پ.ی.د از سال ۲۰۱۲ میلادی و مدتها پیش از عروج داعش آغاز شده بود۳. سفرهای ادواری صالح مسلم به کشورهای اروپایی و دیدار با امپریالیستهای اروپایی آغاز شد و بهعبارت دیگر رهبران پ.ک.ک و پ.ی.د جهت تقرب بیشتر به امپریالیست ها، پایه مردمی و سازمان یافتگی تشکیلاتی و توان مندی رزمی و نظامی کردها را به بازار منطقه ای آمریکا در خاورمیانه پیشنهاد کردند تا جنبش کردستان و نیروی مردمی روژئاوا و همچنین کردستان ترکیه را به متحد و پیاده نظام امپریالیست ها و ائتلاف منطقه ای آن ها تبدیل کنند.
این پیشنهاد البته در پیچیدگی اوضاع وقت خاورمیانه از سوی غربی ها و مشخصاً آمریکایی ها پذیرفته شد. ژنرال جان کربی سخنگوی وقت وزارت دفاع آمریکا طی گفتگویی با شبکه عربی الحرّه از توان جنگی نیروهای ی.پ.گ ابزار شگفتی کرد. بنا به گزارش سایت خبری فرات نیوز (وابسته با پ.ک.ک) ماری هاف معاون وقت سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز اعلام کرد که ایالات متحده پ.ی.د را یک سازمان تروریستی نمی داند و در گفتگو با مقامات دولت ترکیه از ضرورت همکاری ائتلاف منطقه ای غرب با این حزب و نیروهای نظامی آن در مقابل داعش سخن گفت. اما روشن بود که مقامات ایالات متحده در نوع برخورد با پ.ی.د و روژئاوا با یک تضاد جدی یعنی فشار و عصبانیت متحد استراتژیکشان یعنی دولت ترکیه روبهرو بودند.
رفع خطر داعش از عراق و سوریه، ضرورت اتحاد با روژئاوا را برای دولت وقت آمریکا از میان برد و آنها بهسادگی سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۹۱ بار دیگر به متحدینشان در بورژواناسیونالیسم کرد خیانت کردند. به قول دوستی دو چیز تغییر نخواهند کرد: طلوع آفتاب و خیانت آمریکا به رهبران احزاب کرد.
مساله این نیست که اگر آمریکاییها به روژئاوا خیانت نمی کردند چنین و چنان میشد. یا ممکن نیست در آینده بورژوازی کرد در روژئاوا یا باکور (کردستان ترکیه) همچون حکومت حریم کردستان بعد از سال ۲۰۰۳ از وفای به عهد شرکای آمریکاییشان برخوردار نشوند. مساله این است که امیدواری، معامله و ساخت و سازش بورژوا ناسیونالیسم کرد با امپریالیستها اساسا هیچ ربطی به منافع بلندمدت اکثریت مردم کردستان و رهایی آنها ندارد. راه حل مساله کردستان هم همانند هر نقطه دیگری در زمانه ما در انقلاب کمونیستی و کمونیسم نوین نهفته است.
منابع:
قاضی زاده، صلاح با همکاری امید بهرنگ (۱۳۹۵) نقد جهان اوجالان. انتشارات حزب کمونیست ایران (م ل م)
فوئاد معصوم، شیرین (۲۰۰۷) کورد وه ئهمریکا. وهرگیرانی رزگار عومهر علی. سلیمانی. حکومهتی ههریمی کوردستان.
بیلگین، فوزی و علی ساریخان (۱۳۹۳) شناخت مساله کرد در ترکیه. ترجمه آزاد حجای آقایی. تهران. نشر پانیذ
کوچرا، کریس (۲۰۰۸) چالش جنبش ملت کرد یا رویای شیفته استقلال. ترجمه عزیز ماملی. چاپ دوم. سلیمانیه. بی نا
رندل، جاناتان (۱۳۷۹) با این رسوایی چه بخشایشی؟. ترجمه ابراهیم یونسی. تهران. نشر پانیذ
سیاوش، نجیمه (۱۳۶۵) کردستان و دورنمای قدرت سیاسی سرخ. نشریه جهانی برای فتح. شماره ۵
پانوشت:
- موفقیت کردها در مبارزه با داعش، آنها را برای غرب غیر قابل چشم پوشی کرد. گفتگو جمیل بایک با دیت سایت ۸ ژانویه ۲۰۱۵. ترجمه از یاسر گلی. منتشر شده در سایت ن.ن.اس.روژ
- روزنامهی فاینشنال تایمز ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۴
- مصاحبهی رابرت فورد سفیر پیشین آمریکا در دمشق با فارین پالسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر