۱۳۹۹ تیر ۴, چهارشنبه

بی‌آبی ، ریزگرد، فساد، کرونا، غارت منابع طبیعی و ستم ملی در خوستان!

 بیآبی ، ریزگرد، فساد، کرونا، غارت منابع طبیعی و  ستم ملی  در خوستان!

سهراب سلیمانی

متن  زیر بخش‌هایی از یک کلیپ ویدئویی، در یو تیوب درباره وضعیت بی‌آبی در خوزستان، باعنوان “خوزستان پرآب ولی تشنه مردمی که به‌جای آب گلوله می‌خورند”، به‌خوبی وضعیت کنونی بی‌آبی در خوزستان و برخی علل آن را تشریح کرده است:

…خوزستان باوجود خشک‌سالی ۶۳ درصدی رودخانه‌هایش هم‌چنان سهم سی درصدی از آب‌های سطحی ایران را دارد و با داشتن ده سد آبی بزرگ و مهم نیاز آبی سایر استان‌ها را به‌وسیله لوله‌های انتقال آب تامین می‌نماید. غیر از اندیمشک که آبِ تقریبا سالمی دارد و آن را از سد دز می‌گیرد، سایر شهرها و روستاهایش از آب شرب لوله‌کشی سالم و مطلوب برخوردار نیستند. ۶۵۰ روستا در استان خوزستان از سیستم آب‌رسانی محروم هستند. اهواز به‌عنوان مرکز این استان از بسیاری از زیرساخت‌های عمرانی محروم هست. باوجود گذر رودخانه کارون از این شهر محلاتی از این شهر با بی‌آبی دست و پنجه نرم می‌کنند… خرمشهر هم از بی‌آبی در امان نبوده است مردم این شهر در تیرماه ۹۷ هم‌صدا با مردم آبادان در اعتراض به بی‌آبی و شوری آب دست به تجمع اعتراضی گسترده زده و شعارهای ضد حکومتی سر دادند… در شادگان هم پانصد هزار اصله نخل تنها در طی یک سال به‌دلیل بی‌آبی نابود شده‌اند. در سال ۶۳ چهار و نیم ملیون اصله نخل در شادگان وجود داشته که تا سال ۹۹ به دو و نیم میلیون اصله کاهش یافته و این تعداد باقی مانده هم در معرض نابودی ناشی از بی‌آبی هستند… شهرستان شوش ۲۱۹ روستا دارد که اغلب آن روستاها با مشکل آب شرب مواجهه هستند، برخی از این روستاها هیچ‌وقت آب آشامیدنی لوله‌کشی نداشته‌اند و مردم محبورند نیاز خود به آب شرب را با پرداخت هزینه به اداره آبفا از تانکرهای غیر بهداشتی حمل آب بگیرند.

…در غیزانیه نیز که منطقه‌ای شامل ۸۳ روستا است ۳۰۰ حلقه چاه نفت وجود دارد که روزانه پانصد هزار بشکه نفت از آن‌ها استخراج می‌شود و خط لوله‌های بسیاری که متعلق به شرکت نفت است از کنار این روستاها عبور می‌کند اما مردم این ۸۳ روستا که جمعیتی بالغ بر ۲۵ هزار نفر را شامل می‌شود از آن بی‌بهره مانده‌اند تاجایی‌که اهالی اقدام به سوراخ کردن لوله‌ها برای برداشت آب نموده‌اند که با دستگیری تعدادی از اهالی و اتهام تخریب اموال عمومی از جانب حکومت جلوی آن‌ها گرفته شد. پس از سال‌ها بی‌توجهی حکومت نسبت به این وضعیت و قول و قرار‌های دروغین و وقت‌گذرانی مقامات حکومتی، اهالی چند روستا در سوم خرداد ماه به‌نشانه اعتراض اقدام به مسدود نمودن جاده اهواز به امیدیه کردند که در پی آن چند نفر از اهالی معترض به ضرب گلوله‌های مزدوران حکومت زخمی شدند .

همان‌گونه که در نوشته بالا هم آمده است یکی از مسائل بسیار عاجل در رابطه با خوزستان مساله بی‌آبی بوده است. در همین رابطه در طی چند هفته اخیر بارها و بارها در اخبار سراسری سیمای جمهوری اسلامی وعده‌‌های متعددی را درباره انجام پروژه آب‌رسانی به غیزانیه شنیدیم اما هنوز آب به غیزانیه نرسیده است. ازجمله چهره‌های همیشه در صحنه در اطلاع‌رسانی یا بهتر بگوییم دروغ‌گویی و وعده و وعید پوچ دادن، غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان است که چند روز پیش هم صحبت‌هایش مبنی بر این‌که به‌زودی آب به غیزانیه می‌رسد از اخبار سراسری شبکه یک پخش شد. این شخص از کاسه‌لیسان حکومتی است و اخیرا خبر دریافت رشوه چند صد هزار دلاری وی و همسرش در خبرها آمده بود.

بی‌کفایتی و جنایت بزرگ دیگری که اخیرا حکومت در خوزستان مرتکب شد نوع برخوردش  به شیوع گسترده بیماری کرونا بود. بی‌کفایتی در انجام پروتکل‌های بهداشتی و قرنطینه نکردن شهرهایی مثل اهواز و آبادان و غیره و پایین بودن سطح امکانات پزشکی مثل تخت‌های بیمارستانی و وسایل پزشکی مورد نیاز و وضعیت اسفبار زیرساخت‌های استاندارد شهری مانند آب سالم و شبکه فاضلاب مدت‌هاست خوزستان را در زمره مناطق قرمز قرار داده و صدها نفر در اثر ابتلا به بیماری کرونا جان خودشان را از دست داده‌اند. مردم خوزستان در سال‌های گذشته از ریزگرد بیمار می‌شدند و جان می‌دادند، اینک بر اثر کرونا هم می‌میرند.

رسیدگی به مسائل بهداشتی و درمانی در شهرها و روستاها و تامین نیازهای مردم در این زمینه هم در گرو تخصیص منابع مالی کافی است و هم در گرو توجه به نیروی انسانی کارآمد و به‌کارگیری تخصص‌هایی که لازمه این مناطق است و در این کار امر پیشگیری از بیماری‌ها و آسیب‌های اجتناب‌پذیر جایگاه مهمی دارد. برای مثال مردم به‌ویژه کودکان و جوانان برای ایمن‌سازی بدن خود نیاز به مصرف شیر و میوه دارند اما فقر و محرومیت، این محصولات خوراکی ضروری را بیش از پیش از دسترس مردم دور می‌کند. ازطرف دیگر، برای امر بهداشت و درمان نیاز به اختصاص نیروی انسانی و وقت و تخصص و بودجه معین است اما شرایط موجود در خوزستان به‌ویژه در اهواز به‌خاطر آلوده بودن هوا و وجود مداوم پدیده ریزگردها موجب شده بسیاری از پزشکان و متخصصان گرایشی به کار در شهرهای استان خوزستان ندارند.

سیاست بهداشت و درمان جمهوری اسلامی که در دسترس قرار دادن آب سالم به شهروندان یکی از بخش‌های مهم آن است یک سیاست طبقاتی، جنسیتی و ملی است. یعنی منابع و امکانات در اختیار اقلیتی ثروتمند عمدتا مردان و عموما شهرها و مناطق مرکزی قرار می گیرد. نابرابری و تبعیض ملی یکی از پایه‌های قدرت جمهوری اسلامی است. هنگام تخصیص سرمایه‌ها و امکانات، مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی و مذهبی در اولویت قرار می‌گیرند. یعنی استان‌های مرکزی فارس‌نشین و شهرهای مذهبی شیعه‌نشین. به‌علاوه در تامین بودجه استانی مثل خوزستان هم اولویت با بخش‌های امنیتی و انتظامی و مراکز و تبلیغات مذهبی است.

وضعیت کنونی خوزستان حاصل بیش از صد سال اعمال نهادینه ستم ملی و تبعیض توسط حکومت‌های ارتجاعی است. برای دهه‌ها نژادپرستی بخشی لاینفک از دیدگاه‌ها و سیاست‌های حاکمین وقت عمدتا فارس بوده است. از نظر فرهنگی، مردم عرب از آموزش به زبان مادری خودشان در دوره‏ی ابتدایی، محروم هستند. جمهوری اسلامی هرگونه فعالیت صنفی و سیاسی توده‌های عرب و مبارزه محقانه‌شان برای خواست یک زندگی انسانی را به‌عنوان تجزیه‌طلب و نوکر بیگانه سرکوب می‌کند و جوانان و فعالین سیاسی‌شان را به قتل می‌رساند. زندان‌های جمهوری اسلامی پر است از فعالین سیاسی و شاعران و نویسندگان عرب.

تاوقتی‌که این نظام اقتصادی و اجتماعی، این حاکمیت سیاسی، این ایدئولوژی خرافی و ضد مردمی را از راس امور به زیر نکشیم امکان ساختن جامعه‌ای سالم را به‌دست نخواهیم آورد. به‌خاطر همین بایستی ضمن تلاش برای سرنگونی نظام سرمایه‌داری حاکم و از میان بردن اقتصاد نفت‌محور و وابسته، بایستی برای استقرار جمهوری سوسیالیستی نوین پیکار کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر