خیزش مردم در آمریکا و درسهای آن
قتلِ بیرحمانۀ جورج فلوید سیاهپوست زیر زانوی پلیس فاشیست سفیدپوست، و فیلم آن که توسط یک رهگذر ثبت و سریعا در اینترنت پخش شد، آتشِ مبارزه علیه نژادپرستی و بیعدالتی در ایالاتِ متحدۀ آمریکا و دیگر نقاطِ جهان را برافروخت.
«شورش مردم زیباترین صحنههای همه عمرم بوده است». این حرفِ بسیاری از شرکتکنندگان جوان در درگیریهای اخیر و مبارزه علیه نژادپرستی و سفیدسالاری در آمریکا است که برخیشان برای نخستین بار تجربۀ مبارزاتی را از سر میگذرانند. شورش در آمریکا، بخشهای مختلف مردم (تودههای ستمدیده تحتانی از هر ملیتی) و بخشهایی نسبتا گسترده از طبقه میانی را در کنار هم قرار داده است. پس از سالهای دهه ۶۰ میلادی که مبارزۀ مردم در آمریکا علیه جنگ ویتنام، مبارزۀ آفریقاییتبارها (آفرو آمریکن)ها علیه تبعیض نژادی، سربلند کردن جنبشهای فمینیستی و بهچالش گرفتن تابوهای جنسیتی و اخلاقیات سنتی و… جامعۀ پر تضاد آمریکا را به یکی از مهمترین کانونهای مبارزه انقلابی تبدیل کرده بود، شورشی در این سطح و پیگیر و مصمم در برابر بیعدالتیهای هر روزۀ نظامِ حاکم و حولِ تضادی چنین مهم (نژادپرستی) که یکی از گسلهای سیستم سرمایهداری امپریالیستی حاکم بر آمریکا است، وجود نداشته است. این شورش بنا به خصلت عمیقا عادلانهاش نهتنها کلِ جامعۀ آمریکا که جهان را تحت تاثیر قرار داده است و قابلیتهای نهفته در میان تودههای مردم و همبستگی انترناسیونالیستی انسانها در ضدیت با نظمِ جنایتکار سرمایهداری امپریالیستی را قویا به روی صحنه آورده است. هزاران هزار نفر در بسیاری کشورهای جهان به خیابانها آمده و پژواکِ شعار «عدالت»، «جان سیاهان با ارزش است» را طنینافکن کرده و الهامبخش شد تا با شعارِ «جان فلسطینیها با ارزش است» در خیابانهای برلین گره خورده و همسرنوشتی انسانها در سراسر جهان را به زیبایی نمایان کند. باید از این شعارها الهام گرفته و در این کشور شعارِ «جانِ افغانستانیها با ارزش است»، «جانِ همۀ بشریت مهم است» تبدیل به یک شعارِ اصلی در هر آکسیون و تظاهرات و اعتراضاتی شود. خواه کارگری یا معلمی یا دانشجویی یا مبارزات زنان و غیره. چرا که همان بلایی که پلیس و نیروهای وحشی بر سر تودههای سیاه در ایالات متحده میآورند، بهطور روزمره در ایران بر سر تودههای افغانستانی آورده میشود.
شورشِ تودههای مردم نهفقط از نقطهنظر قابلیتها و انرژیهای رها شده در جهت مبارزه علیه ستمگری و تبعیض و سلطه این نظام که از نقطهنظر کمیت هم بسیار قابل توجه است. صدها هزار انسان شجاعانه و بدون ترس به میدان آمدهاند، با نیروهای سرکوب درگیر میشوند و آن هم در شرایط سنگین و خطرناک بحران همهگیری بیماری کووید۱۹.
این شورش ضربۀ مهمی بود بر یک باور غیرعلمی که توسط نظام امپریالیستی هم مرتبا به مردم تحمیل میشود و آن «ابدی» جلوه دادن و «تکان نخوردنِ» نظم حاکم است. باب آواکیان سالها قبل در مطلبی باعنوانِ «وضعِ کنونی “ضرورتی ابدی نیست” یک دنیای کاملا بهتر و متفاوت را میتوان و باید از طریق انقلاب ایجاد کرد»۱ به معضلِ این باور بر اذهان مردمی که از وضع موجود ناراضیاند و درعین حال نمیتوانند وضعیتی به غیر از وضع موجود را تصور کنند میپردازد. او نشان داد چگونه و از چه راهی باید به این معضل حمله برد و مردم را از راههای گوناگون به این درک رساند که دنیا را واقعا میشود تغییر داد. کارکرد سیستم و جنایتهایش و مقاومت انسانها در برابر آن، بر این باور لطمه میزند و در سطحی برای تودهها نشان میدهد که «وضعِ کنونی، ضرورتی ابدی نیست». اما این باید همراه با درک عمیق و علمیاز ریشهها و تضادهای بنیادین سیستم باشد و اینکه چگونه تضادها و گسلهای سیستم «بهناگهان» از جایی منفجر میشوند و «نظم حاکم» را دچار بحران عمیق کرده و زمینه و زمانۀ بسیار مساعدی را برای به میدان آمدن میلیونها انسان به میدان مبارزه و به جریان انداختن جنبشی برای انقلاب و سرنگون کردن حاکمیت ارتجاعی را مهیا میسازد. تعدادِ اندکی میتوانستند چنین شورشی در قلب نظامِ امپریالیستی و دیگر کشورهای امپریالیستی را تصور کنند.
کمونیستهای انقلابی
زیبایی والهامبخشی این شورش با عاملِ تعیینکنندهتری پیوند خورده است. کمونیستهای انقلابی متشکل در حزب کمونیست انقلابی آمریکا (آرسیپی) و متکی بر سنتز نوین باب آواکیان، شجاعانه درگیرِ شورش میشوند و در صفِ اولِ مبارزه دوشادوش مردم جا میگیرند. آنها همزمان مهمترین وظیفۀ کمونیستیشان، آگاه کردن تودههای بهپاخاسته و بیدار شده نسبت به ریشههای ستم و تبعیض و جنایتهای روزمره، انجام میدهند و به مردم میگویند که معضل در کجا است (کلیت نظام سرمایهداری امپریالیستی) و راه حل چیست (انقلاب کمونیستی). آژیتاتورهای این حزب که ویدیوهایشان باعنوان «RNL»، «انقلاب و نه چیزی کمتر»، در اینترنت پخش میشود چندین وظیفه را با یک هدف و جهتگیری واحد با لایههای گوناگون پیش میبرند: مردم را تشویق به ماندن در خیابان میکنند و گسترش مبارزه و عمیقتر و مصممتر شدن آن؛ صحنۀ سیاسی و نیروهای در میدان که تلاش میکنند خشم مردم را در جهت منافع ازتجاعی کانالیزه کنند (مانند حزب دمکرات آمریکا) را تشریح و افشا میکنند؛ به مردم با اتکا به تاریخ و تجارب خود تودههای عاصی از ستم پیام میدهند که این شورش دو سمت دارد: یکی سمت ما یعنی سمتِ نبرد برای پایان گذاشتن بر ستم بر سیاهان، پایان حبسِ همگانی و سالها لینچ کردن سیاهان توسط پلیس، نبرد علیه سیستم مردسالار و سفیدسالار، سمت ما که تشنۀ آیندهای کاملا متفاوت و بهتر هستیم… و دیگری سمتِ مقابل: سمتِ فاشیسم یعنی برتری سفید و مردسالاری که امروز خود را در رژیم ترامپ/پنس نشان میدهد و در تضادِ عمیق با خواستههای مردم قرار دارد و ما را «اوباش» مینامند و «آژیتاتورهای بیرونی»۲.
همچنین کمونیستهای انقلابی حاملِ پیامیبرای بخشهای دیگری از مردم هستند. به آنهایی که میگویند از بیعدالتیها بیزارند ولی از خشونتِ تودهها شکایت میکنند و پا به میدان نمیگذارند. پیام به آنها این است: سمت خود را معلوم کنید و گِلهگذاری نکنید! چون دو راه بیشتر مقابل رو نیست. یا تن دادن به این سیستم یا پایان گذاشتن بر همۀ ستمهای چندگانه که بر شالودههای این سیستم قرار دارد.
همزمان و بهعنوان بخشی لاینفک و اساسی از این فعالیتهای آگاهگرانه، کمونیستهای انقلابی برای مردم مختصات انقلابی که میخواهیم را تشریح میکنند و پیام میدهند که: در حین فعالیت برای این انقلاب، دست از آموختن برندارید و آن را ادامه دهید و برای این کار به ویدیوها و فایلهای صوتی سخنرانیهای باب آواکیان گوش کنید. کتاب «پایهها» (Basics) و دیگر نوشتههای آواکیان ازجمله قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین در آمریکای شمالی را تهیه و مطالعه کنید و به درکی عمیقتر از علم انقلاب که آواکیان تدوین کرده تا با کمک آن انقلاب را محقق کنیم، دست یابید… تماس با وبسایت انقلاب را حفظ کنید… همۀ این کارها را با وضوح و آگاهی نسبت به هدف انجام دهید. یعنی فعالیت برای به ثمر رساندنِ هرچه زودتر وضعیتی که نهتنها هزاران بلکه میلیونها نفر با این هدف و نقشه همراه شوند و سیستم درگیر بحران عمیقی شود تا بتوانیم دست به جنگِ همهجانبه برای انقلاب بزنیم.
زوزههای جمهوری اسلامی!
پوششِ اخبارِ مربوط به شورش مردم آمریکا در رسانههای جمهوری اسلامیتهوعآور بود و اکثریت مردم را خشمگین کرد. همهجا صحبت از جنایتها و سرکوبگریهای رژیم ایران بود و اینکه صلاحیتِ افشاگری از جنایات سایر دولتها را ندارد. این یک واقعیت است. رژیمی که در سرکوب و جنایت و کشتار و زندان و شکنجه و اعدام سرآمد است و بیش از چهل سال است که نفسِ مردم را گرفته، غلط میکند به دیگران توصیه کند: «خشونتها علیه مردم خود را متوقف کنید. بگذارید آنها نفس بکشند.» (از سخنان خامنهای). غلط میکند بگوید: «تکنیکِ زانو بر گلو چیز تازهای نیست» (توئیت محمدجواد ظریف). چهل سال است که جمهوری اسلامی زانو بر گلوی مردم ما گذاشته و شورشهای عادلانۀ مردم را وحشیانه سرکوب میکند. بر صورتِ زنان اسید میپاشد و هنگام شورش در آمریکا، تودههای افغانستانی را آتش میزند و دهها جنایت دیگر که هر یک مصداقِ جنایت علیه بشریت است. هیچ تفاوتِ ماهوی میانِ رژیمِ فاشیستی حاکم بر ایران و رژیمِ فاشیستی ترامپ/پنس در آمریکا نیست. هر دو، دولتهای حافظ منافع استثمارگران و ستمگران هستند و سرکوبگرِ مردمی که بهرهکشی و ستم و تبعیض را تحمل نمیکنند و به پا میخیزند. همانطورکه اطلاعیه حزب کمونیست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست) میگوید: آنها (در اینجا جمهوری اسلامی) میخواهند «تا از خروش و شورش تودههای خشمگینِ مردم ما در آمریکا، برای چانهزنی، مچگیری و رقابتهای حقیرانه و سراپا ارتجاعیشان با دولت و رییس جمهور فاشیست آمریکا، برگ برندۀ تبلیغاتی یا سیاسی بسازند.»۳. مساله این است!
اینها حتا زبان و لغتنامهشان هم مشترک است. خامنهای تودههای مردم در خیزش دی ماه را «اراذل و اوباش» نامید، ترامپ نیز همین لفظِ فاشیستی را برای تودههای به پا خاسته در آمریکا بهکار برد. خامنهای شورش مردم را تحریکِ «دشمن خارجی و عواملش» و «توطئههای آمریکا و اسرائیل» خواند و ترامپ نیز شورش مردم آمریکا را تحریکات «آژیتاتورهای بیرونی» خواند و رابرت سی.اوبراین (مشاور امنیت ملی کاخ سفید) در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ABC از “دخالت” سه کشورِ چین، روسیه و زیمبابوه (!!!) در شورش اخیر آمریکا سخن گفت و اضافه کرد «ایران هم مطمئنا در این موضوع فعال است». خامنهای در برابر اعتراضات مردم، فرمان سرکوب میدهد و «آتشبهاختیار»ها را تشویق به کشتار مردم میکند، ترامپ تودهها را تهدید میکند که ارتش را به میدان خواهد آورد و بهره برده از کلامِ فاشیستها در دههِ شصت میگوید: «غارت شروع شود، گلوله شروع میشود».
تبلیغات مشمئزکننده فقط ازسوی جمهوری اسلامی سرریز نشده است. نیروهای اپوزیسیون راستِ جمهوری اسلامی روی دیگر سکهاند. «شاه الهی» و سلطنتطلب و فاشیستهای ایرانی طرفدار رژیم ترامپ، از فرشگردیهای ورشکسته تا سایر نژادپرستهای «آریایی» در زمانی که صدها هزار انسان در دنیا علیه ستم و تبعیض نژادی برخاستهاند، وقیحانه (و گاه همراه با خواندن دعا برای «آمرزش روح جورج فلوید» – این بار تلفیق دین با «مدرنیسمِ» سلطنتی!) به شنیعترین و ضد انسانیترین تبلیغات دست زدهاند. این دار و دستههای فاشیست نهتنها خیزش تودههای مردم در آمریکا را به تمسخر «شامِ غریبانِ خرابکارها» مینامند که بهطرزی تهوعآور جورج فلوید را شخصی معرفی میکنند که گویی «نفس نکشیدن» حقش بوده است! این مرتجعین داعیۀ «ایرانی آزاد و دمکراتیک» دارند اما نظامی که خواهانش هستند هیچ کم از نظامِ جمهوری اسلامی یا رژیم فاشیستی ترامپ/پنس نخواهد داشت. اینها به یقین برای میلیونهای مردم ستمدیدۀ ما عینِ جمهوری اسلامی شمشیر از رو خواهند بست، تودههای افغانستانی و تودههای مردم غیر فارس را با ایدئولوژی برتریجویانۀ فارس بیرحمانه سرکوب خواهند کرد و خودکشیِ غمانگیزِ «عمران روشنیمقدم»، کارگر چاه نفت شماره ۱۹ در میدان نفتی یادآوران، که از فرطِ تنگدستی و ناتوانی در دریافتِ یک مساعدۀ ۵۰۰ هزار تومانی، دست به این عمل زد را یقینا همانند همطبقهایهایشان در نظامِ جمهوری اسلامی بیشرمانه به «روانپریشی» و «سابقۀ خلافکاری» نسبت خواهند داد. چرا که اینها (مانند جمهوری اسلامی) نماینده و نگهبانِ همین نظامِ اقتصادی سیاسی اجتماعی هستند که در سرلوحهاش کسبِ سود و استثمار و ستم به هر قیمتی، نقش بسته است.
آتش
پانوشت:
- گزیدهای از سخنان باب آواکیان است که در یک گردهمایی حزبی ایراد شده است. این گزیده در نشریه «انقلاب» (ارگان مرکزی حزب کمونیست انقلابی آمریکا- آرسیپی)، شماره ۱۹۴- ۷ مارس ۲۰۱۰ منتشر شده و متن فارسی آن در سایت www.cpimlm.org موجود است.
- فرماندار و شهردار و دیگر مقامات حکومتیِ شهر مینیاپلیس شورش مردم آن شهر در واکنش به قتل جورج فلوید را کار «آژیتاتورهای بیرونی» خواندند و گفتند اینها از اهالی شهر نبوده و از خارج آمدند و مردم را تحریک کردند. در مقابله با این تبلیغات ارتجاعی، فعالین حزب کمونیست انقلابی آمریکا اطلاعیهای باعنوانِ «نیازمند عدۀ زیادی “آژیتاتورهای بیرونی” برای موقعیتهای شغلی جدید و نامحدود هستیم» منتشر کردند. ترجمۀ فارسی این اطلاعیه در سایت بالا موجود است.
- آنها متهمند نه خونخواه – ۱۲خرداد ۱۳۹۹ -اطلاعیه حزب کمونیست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست). این بیانیه در سایت بالا موجود است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر