ربودن و کشتن فعال سیاسی زنده یاد مریم فرجی
سهراب سلیمانی
جمهوری اسلامی با تشدید بحران اقتصادی و سیاسی و از دست دادن مشروعیت هر دم به پرتگاه سقوط نزدیکتر میشود. دیگر حنای وعده و وعید و اصلاحات رنگی ندارد. اوجگیری مبارزات مردم در دی ماه ۹۶ و سپس دی و آبان ۹۸ ناقوس مرگ رژیم جنایتکار را بهصدا درآورده. حکومت درمانده و مستاصل تنها راه چاره را سرکوب دانسته و با بهکارگیری انواع روشهای جنایتکارانه سعی میکند مردم را مرعوب کند و به خانههایشان روانه کند. اگر بخواهیم موارد جنایی جمهوری اسلامی را در طی ۴۰ سال حکومت ننگینش لیست کنیم یک کتاب چند صد صفحهای هم کفاف نمیکند. محاکمات دو دقیقهای و صدور احکام حبس طولانی پنج ساله و ده ساله و گاها دادن حکم اعدام مانند حکم اعدام برای سه جوان شرکتکننده در اعتراضات دی ماه ۹۸ امری عادی و روزمره در جمهوری اسلامی است. اما آنچه که در خفا انجام میشود و دروغها و فریبکاریهای رژیم که توسط پلیدترین و کثیفترین مزدورانش انجام میشود نیاز به افشاگری و روشنگری بیشتری دارد.
مبارزات دی ماه ۹۶ مشت محکمی به دهان حکومت بود. شرکت هزاران تن از اقشار تحتانی جامعه در اعتراضات وسیع در دهها شهر لرزه به اندام حکومت انداخت. حکومت خشمگین صدها تن را دستگیر و روانه سیاهچالهایش کرد. اخیرا خواهر یکی از قربانیان که در پی اعتراضات دی ماه ۹۶ در تهران دستگیر و بعد از آزادی مفقود و بعد از مدتی جسد سوختهاش پیدا شده بود با جسارت پرده از روشهای کثیف و بیرحمانه حکومت در شکنجه و آزار زندانیان سیاسی و سپس اعدام مخفی آنها گشود. لیلی فرجی خواهر زنده یاد مریم فرجی از مبارزین اعتراضات دی ماه ۹۶ در یک مصاحبه با کانال جدید جزییات زندگی و مرگ پرافتخار مریم و جنایات حکومت را بهگوش مردم رساند.
خلاصه حرفهای لیلی فرجی: خواهرم انسانی مبارز و برابریطلب بود. او که مدیر یک شرکت بود متولد سال ۶۲ در اسلامآباد و دانشآموخته در دانشگاه رازی کرمانشاه و ساکن کرج بود. او نگران وضعیت زندگی مردم بهخصوص زنان زحمتکش بود و تا آنجاکه در توان داشت تلاش میکرد تا با آموزش و کمک به زنان زحمتکش به آنان کمک کند تا استقلال اقتصادی داشته و حرفهای آموخته تا بتوانند در شرایط بیکاری و فقر گسترده از پسِ زندگی بربیایند. ازطرف دیگر، مریم در مبارزات مردم علیه حکومت فعال بوده و در تظاهراتهای سال ۸۸ شرکت داشته و البته شرکتش نه برای پس گرفتن رای بلکه مخالفت با کلیت نظام جمهوری اسلامی بوده. بهدنبال اعتراضات دی ماه ۹۶ مریم فرجی همراه چند دوست به تهران میرود تا در اعتراض خیابان انقلاب شرکت کند که دستگیر و روانه زندان اوین میشود. در زندان اوین توسط بازجویی به نام مستعار عماد مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. عماد چند بار تهدید میکند که اگر مریم همکاری نکند و از آرمانهایش دفاع کند سربه نیست خواهد شد. این شخص کثیف که از بازجویان مشهور زندان اوین است به مریم میگوید که ما هر کاری که بخواهیم با تو میکنیم و حتا تلاش میکند که به مریم دستدرازی کند که مریم به صورت او تف میکند. بعد از مدتی با پیگیریهای لیلی و دایی مریم با کلنجار زیاد او با قید وثیقه آزاد میشود. در زمان آزادی احساس میکند که تحت مراقبت است و حتی مزدوران حکومت تلفنی به وی میگویند که او را زیر نظر دارند. مدتی بعد از آزادی زمانی که مریم با خودرویش برای کاری به تهران میرود مفقود میشود. بعد از پیگیریهای زیاد توسط لیلی خودرو مریم در تهران درحالیکه مدارک شناسایی و دیگر لوازمش در صندوق عقب بوده پیدا میشود. در همان زمان، آگاهی نیروی انتظامی خبر میدهد که یک جسد سوخته در اطراف شهریار پیدا شده و احتمالا متعلق به مریم است. اما باحضور لیلی معلوم میشود که جسد متعلق به شخص دیگری است. سرانجام با پیدا شدن یک جسد دیگر که صورتش کاملا متلاشی شده اما ازطریق علایم روی انگشتان، لیلی جسد خواهرش را شناسایی میکند. لیلی و بستگان مریم بدون اینکه اجازه داشته باشند مراسم برگزار کنند مریم را به خاک میسپارند. لیلی و بستگان مریم به ماموران اطلاعات میگویند که کشتن مریم کار وزارت اطلاعات و جمهوری اسلامی است. اما مزدوران اطلاعات حاشا کرده و او را تهدید به بازداشت میکنند. سرانجام آگاهی نیروی انتظامی اعلام میکند که قاتل مریم را پیدا کرده و «قاتل شخصی بوده که مریم را دوست داشته و بهخاطر اینکه مریم به او جواب رد داده به صورت او اسید پاشیده و او را کشته است». با پیگیریهای لیلی فرجی معلوم میشود که قاتل یک شر خر بوده که توسط وزارت اطلاعات اجیر شده تا مریم فرجی را به قتل برساند. و ازآنجاکه خانواده مریم برای اعدام قاتل بایستی دیه بپردازند و آنها پول کافی برای پرداخت دیه ندارند قاتل تنها چند ماه در زندان خواهد ماند و بعد آزاد میشود. در همین اثنا رسانههای مزدور حکومتی با آب و تاب اعلام میکنند که خبر کشتن مریم توسط مزدوران اطلاعات حکومت شایعه ضد انقلاب بوده و قاتل نامزد وی بوده است. یک نمونه از این تبلیغات بیشرمانه هنوز هم در سایت مشرق وجود دارد.
چنین است گوشهای از جنایات بسیاری که هر روزه توسط سگان هار جمهوری اسلامی علیه شریفترین انسانهای مبارز اعمال میشود. بدون شک نظام حاکم بایستی در اسرع وقت توسط مبارزات مردم سرنگون شود. و دادخواهی جانباختگان و مفقودین در یک دادگاه مردمی انقلابی بررسی شود و بعد از محاکمه عاملین و آمرین اعدامها و شکنجهها بهسزای اعمالشان برسند. قاضی صلواتیها و قاضی مقیسهها و شکنجهگران و جنایتکاران حکومتی به دست عدالت سپرده شوند.
حکومت میکوشد با ایجاد جو رعب و وحشت قدرت سیاسی را حفظ کند اما همانگونه که حزب ما در جزوه بیانیه انقلاب بیان کرده است ما بایستی با سرکوب مقابله کنیم:
«ما در این مبارزه هرگز نباید از قدرت سرکوب دشمن بهراسیم اما همزمان باید براساس نقشه بلندمدت حرکت کنیم. هرگز نباید به سلاح سرکوب رژیم کم بها دهیم. طول عمر جمهوری اسلامی عمدتا مدیون سرکوب بوده است. برای تداوم مبارزه باید هستههای مخفی مبارزین آگاه در هر شهر و محله و در میان کارگران، معلمان، زنان، وکلا و دانشجویان درست شود. این روش هسته مستحکم در مقابله با سرکوب است. اما براساس این هسته محکم باید تریبون مردم علیه سرکوب امنیتی را در میان وکلا، هنرمندان، و ورزشکاران مردمی تقویت کرد. آنان باید بدانند که اگر با سرکوب جنبش مردم مقابله نکنند و در این امر محافظهکاری کنند، آینده تاریکی حتا در انتظار آنهایی است که میخواهند بدون «دخالت در سیاست» سر خود را به «کار فرهنگی و مدنی» گرم کنند. هر چه جنبش تودههای مردم، برمبنای آگاهی سیاسی و اجتماعی که در این بیانیه آمده است، آزادتر رشد کند، دست عوامل حکومتی و امپریالیستی در توطئهچینی کوتاهتر خواهد شد.» به نقل از بیانیه انقلاب: اوضاع کنونی و وظایف ما (هفت توقف)، از انتشارات حزب کمونیست ایران(ملم) این جزوه در سایت www.cpimlm.org موجود است.
گرامی باد یاد مریم فرجی!
مرگ بر حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی!
انقلاب نه چیری کمتر!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر