۱۳۹۳ مهر ۲۹, سه‌شنبه

خوش رقصی سینماگران وابسته به نظام


کاوه اردلان
 نسلی که جنگ ارتجاعي ايران و عراق را در حافظه تاريخياش ندارد، نميتواند عمق پليدي و وقاحتي که در تبليغات سالگرد «دفاع مقدس» و مزخرفات امام جمعهها و مداحان موج ميزند را درک کند. در مورد جنايتکارانه بودن آن جنگ هر چه بگوييم کم گفتهايم. بازگويي آن تاريخچه خونين و منافع و اهداف طبقه حاکم دو کشور در برافروختن آتش جنگ هشت ساله، هنوز هم وظيفه مهمي بر دوش آگاهان متعهد و مردمي است. در همين ارتباط، نکتهاي که عباس كيارستمي سينماگر سرشناس در ميان جمعي از دانشجويان مقيم آمريكا پيرامون آن جنگ به زبان آورد را بايد ارزشمند و مثبت دانست چرا که به درک روشنتر جامعه امروز ايران از ماهيت جنگ ايران و عراق کمک ميکند. كيارستمي در آن گفت و گو بهصراحت گفت: «حاتمي كيا كه بودجههاي سنگين ميگيرد و فيلمهاي جنگي ميسازد گوش من را پيچانده بود كه زماني كه ما داشتيم ميجنگيديم كيارستمي داشت دنبال دفترچه دوستش ميگشت....» کيارستمي در جواب به اين حرف حاتمي کيا گفت: «خانه دوست کجاست ماندگار شد چون راجع به يک ارزش انساني صحبت ميکرد اما فيلمهاي تو نماند چون تو راجع به يک پريودي از تاريخ ايران حرف زدي که تازه آن پريود هم به هيجان آورد بچهها را. احمدپور (شخصيت اصلي فيلم خانه دوست کجاست) رفت پس داد دفترچه را، اما تو به هيجان آوردي و احمدپورهاي ديگر رفتند در جنگ و کشته شدند و حالا پس از سالها ميشود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوري از بين رفتند. در يک جنگي که هيچ مفهومي نداشت.»
تبيين کيارستمي از جنگي که بعد از گذشت نزديک به سه دهه از خاتمهاش هنوز هم يکي از ستونهاي تبليغـــــات ايدئولوژيک سياسي جمهوري اسلامي است، طبعاً کک به تنبان کاسه ليسان و مداحان فرهنگي نظام انداخت. مدافعان حكومت كه اين روزها با پيروي از ژست مداراجويي روحاني سعي ميكنند خود را مدافع آزادي بيان نشان دهند و حتي اروپائيان را نقد ميكنند كه چرا اجازه شک کردن در مورد هولوکاست را به آکادميسينها نميدهند، يک مرتبه نقاب از چهره برداشتند و کارتهاي هويت خود را نشان دادند. رسواترينشان شايد خود حاتمي كيا باشد که سالها دم از «استقلال» و «فرديت» و «مخالفت خود با سياست گذاران سينما» ميزد اما حرف کيارستمي را تاب نياورد و اعلام كرد: «انتظار دارم كه مسئولين نگاه خود و موضع خود را به صراحت بيان كنند. اگر كه چنين نشود يقين پيدا ميكنم در دولتي حرف ميزنم كه در آن نفاق است. دعا ميكنم كه خداوند كساني را كه خون شهدا را نميبينند رسوا كند.»
حملهها چنان بالا گرفت که به شکلي ماجراي سلمان رشدي و کتاب آيات شيطانياش را تداعي ميکرد. البته رژيم اين روزها آنقدر دردسرهاي بزرگ منطقهاي و جهاني دارد که نخواهد يا نتواند بهطور جدي به شخصيتهايي مثل کيارستمي بند کند.
بنابراين بازندة ماجرا، حداقل در اين دور از کشمکش، کسي جز حاتمي كيا نيست. قلدريهاي امنيتي حاتمي کيا البته بيپشتوانه نبود. او بهتازگي فيلم پر هزينة رامبويياش كه به تقليد از فيلمهاي آمريكايي ساخته شده را روي پرده داشت و بلافاصله بعد از آن، بازار ويدئوي خانگي را هم از آن پر کرد. پيامهاي بازرگاني مستقيم و غيرمستقيم صدا و سيما و بيلبوردهاي شهرداري هم کاملاً در خدمت به «چ مثل چمران» حاتمي کيا قرار داشتند. اين فيلم يک دروغ بزرگ در مورد جنبش خلق كرد است و توهين به شعور مردم. حاتمي کيا کوشيد يک شخصيت خيالي صلح طلب از مصطفي چمران ارائه دهد. او در مصاحبه با روزنامه همشهري در مرداد 93 در پاسخ به خبرنگاري كه شخصيت چمران در فيلم «چ» را غيرواقعي دانسته بود گفت که «البته چمران صلح طلب بود اما صلح به چه قيمتي»!
حاتمي كيا نام فيلمش را از نام انقلابي برجستة آمريكاي لاتين «چه گوارا» که به «چه» مشهور است برداشته تا شخصيت چمران را با «چه گوارا» همسنگ كند. در اين فيلم از سرودهاي انقلابي چپ در زمان شاه استفاده شده البته با تغيير شعرها. حاتمي کيا از نامها و نمادها و هنر چپ عليه نيروهاي چپ و انقلابي و مردم آزاديخواه کردستان سوءاستفاده کرده است. او در فيلم «چ» همة دروغهاي تبليغاتي جمهوري اسلامي در مورد «حمله پيشمرگان به بيمارستانها و دزديها و جنايات آنان عليه مردم غيرنظامي» را با وقاحت تمام تصويري کرده است. حاتمي كيا در مصاحبهاي حتي ماجراي دروغين سر بريدن پاسداران زخمي در بيمارستان پاوه را كه در آن دوره براي تحريک افکار عمومي تبليغ ميشد تائيد كرده است.
حاتمي کيا بازي را باخت چرا که عليرغم سالها ژست روشنفکري گرفتن و فلسفه بافي و مخالف خواني، نشان داد که واقعاً پاي اين نظام ضدمردمي و شخصيتهاي جنايتکارش ايستاده است. نشان داد که واقعاً در فکر و عمل فرق چنداني با ده نمکي ندارد.
محتواي فيلمهاي حاتمي کيا و رفتار امنيتي که در برابر حرف حق کيارستمي از خود نشان داد شاهدي است بر اينکه شرکت او در«پروستات پارتي» خامنهاي به همراه کمال تبريزي و مجيد مجيدي نه تحت فشار و نه به مصلحت صورت گرفته و نه بيان موضع متزلزل يک هنرمند است. حاتمي کيا ميخواست به همگان اعلام کند که با قدرت است نه بر قدرت. او التزام خود به ولايت فقيه و ضديت خود را با ترقيخواهي، نوانديشي و شورشگري در عرصة روشنفکري و هنر اعلام کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر