جنگ انقلابی بدون علم کمونیسم ممکن نیست!
بخش دوم
منبع: چرا به یک انقلاب واقعی نیاز داریم؟ و چگونه واقعا می توانیم انقلاب کنیم؟ تابستان ۲۰۱۸ ۱
در آتش شماره ۱۰۰ در همین ستون مباحث باب آواکیان در مورد جنگ انقلابی را شروع کردیم. اکنون در ادامه میخواهیم توجه خواننده را به دو اصلی که آواکیان تشریح میکند، جلب کنیم. آواکیان در این مبحث از دو نکته مهم از تحلیلهای استراتژیکِ روپرت اسمیت (Rupert Smith)، افسر ارتش بریتانیا و استراتژیست نظامی نیز استفاده میکند.
اسمیت میگوید: «نیروی شورشگری که پارامترهای جنگ را تعیین میکند»» … «عملا، یک قدرت و نیروی بدیل را به صحنه درآورده است». این بهمعنای آن است که اگر یک نیروی انقلابی به درجات زیاد خصلت جنگ را تعیین کند، نه بهعنوان یک مشت «قانونشکن» بلکه بهعنوان یک نیروی موجه که به مقابله با نظم کهنه برخاسته، شناخته خواهد شد. برای همین اهمیت بسیار دارد که عملیات مقدماتیِ نیروهای نظامی انقلابی، همراه با بیانیه قدرتمندی به دنیا باشد و روشن کند که نیروی سازمانیافته مصممی به صحنه آمده تا نیروهای نظم کهنه را مغلوب کرده و نظام نوین و انقلابی را به وجود آورد. این عمل، باور مذهبگونه مردم به این که نظام حاضر بهترین نظام ممکن است یا اینکه جز این نظام امکان دیگری نیست و نمیتوان قدرت آن را به چالش کشید درهم میشکند و «مشروعیت» و «آتوریته» نظم کهنه و طبقه حاکمه آن و وفاداری بخشهای بزرگی از اهالی به آن را هرچه ضعیفتر میکند و پایه قویتری برای کشیدن نیروهای بیشتری از میان قشرهای مختلف مردم، ازجمله از میان نیروهای نظامیِ طرف مقابل به سمت نیروهای انقلابی را به وجود میآورد.
در شروع لازم است «نیروهای ستون فقراتی» – بهخصوص جوانانی که قویا متعهد به انقلاب بوده و عملا در آن درگیر هستند – تبدیل به نیروهای جنگنده سازمانیافته در مناطق کلیدی استراتژیک شوند و تجهیزات و تمرینهای لازم را کسب کنند. انجام این کار منوط به آن است که ظهور اوضاع انقلابی بهروشنی قابل تشخیص باشد. ازیکسو، دست زدن به این کار قبل از نزدیک شدنِ اوضاع انقلابی میتواند تقریبا بهطور حتم منجر به شناسایی سریع و درهم شکسته شدن آن شود؛ اما ازسوی دیگر زمانی که ظهور اوضاع انقلابی نزدیک باشد، فروپاشی «شرایط عادی» و «کارکرد عادی» نظام که بخشی از تکوین اوضاع انقلابی است امکان سازماندهی، تعلیم و تجهیز نیروی نظامی را فراهم میکند- البته اینطور نیست که اوضاع امکان انجامِ ساده و بیدردسر این امر را فراهم میکند. درواقع، پایه انجام این کار را باید از دلِ کوره داغ اوضاع بیرون کشید. نکته اینجاست که این مهم را باید بدون نابود شدن انجام داد و تحقق این امر فرآیندی پر از مبارزه حاد است؛ اما اوضاع نوینِ شگفتانگیز امکان آغاز این مبارزه، توسعه و فرجام پیروزمند آن را فراهم خواهد کرد.
مهیا کردن نیازهای لجستیکیِ ابتداییِ نیروی انقلابی جنگنده برای اینکه بتواند جنگ تمامعیار را آغاز کند بدون آنکه فورا درهم شکسته شود و سپس بهسرعت تجدید آرایش کرده و ابتکار عمل را بازیافته و آهنگ اوضاع کلی را کنترل کند بدون آنکه اجازه دهد در جای خود «میخکوب» شده و نابود شود، جملگی مبارزات حادی خواهد برد. ازجمله، مبارزه برای درهم شکستن عملیات محاصره کننده دشمن و دفع تلاشهای وی در نفوذ به درون مناطقی که پایگاههای قدرت انقلاب هستند. خنثی کردن تلاشهای دشمن، دست زدن به عملیات «فریبدهنده» و غافلگیرانه را الزامآور خواهد کرد. و انجام اینها، علاوه بر نیروهایی که ستون فقرات جنگ انقلابی هستند، وابسته به میلیونها نفر دیگر خواهد بود که بهطور مشخص بهعنوان نیروهای «ذخیره» و شبکههای کمکرسانی و تامینات برای نیروهای جنگنده اصلی انقلاب سازمان خواهند یافت و وابسته به آن خواهد بود که این نیروهای «ذخیره» آماده شده و توانایی آن را داشته باشند که نیروهای جنگنده انقلاب و تجهیزات و تامینات لجستیکی آنها را «جذب» و محافظت کنند تا آنها بتوانند تجدید قوا و سازماندهی کرده و ابتکار عمل را در دست گیرند. این نیز نیازمند آن خواهد بود که در هر مقطع زمانی، اندازه واحدهای رزمی و عملیات آنها مرتبا «بازسنجی» شود تا پس از خاتمه هر عملیات امکان آن فراهم شود که این واحدهای رزمی در درون نیروهای انقلابیِ «ذخیره» که وسیعتر هستند «آب شوند» و همزمان شرایط فعال ماندن آنها، تعلیمات بیشتر و آغاز عملیات دیگر علیه دشمن آفریده شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر