کرونا و اخلاقیات
گلگونه کراچیان
امروز کرونا روی همهچیز سایه انداخته و ابعاد این سایه آنقدر بزرگ است که هیچچیز را بیتاثیر نگذاشته است. سفر، تحصیل، بهداشت، فقر، علم، هنر و فرهنگ – و حتی اخلاق. روندهای جدیدی شکل گرفته است. با آن که لازم است تعریفی از اخلاق در ابتدا بدهیم اما بهدلیل مفصل بودن بحث فقط به این جمله بسنده میکنیم که اخلاق محصول روابط مشخص اجتماعی میان انسانها است و هیچ جامعهای بدون اخلاقیات مخصوص به خود نمیتواند دوام پیدا کند. از زمانی که جامعه به طبقات تقسیم شد، اخلاقیات نیز مُهر و نشان طبقاتی خوردند و تا زمانی که جامعه طبقاتی وجود داشته باشد، پشت هر حکم و ارزش اخلاقیای منافع و نگرش یک طبقه مشخص نهفته است. احکام اخلاقی از طبقات و منافع طبقاتی جدا نیستند و از این نظر، اخلاق جزءِ حیطه ایدئولوژی است. ممکن است برخی از این هنجارها حتی بعد از گذشت زمانی طولانی، جانسختی کرده و تداوم پیدا کنند – مانند رسوم فئودالی ازدواج که هنوز در عصر سرمایهداری نیز رایج هستند – اما مساله این است که آنها نیز محصول شرایط مشخص اجتماعی و طبقاتیاند و از هیچ منبع لایتغیری سرچشمه نگرفتهاند. حتی صفات و خصایل نیک اخلاقی مانند فداکاری، نوع دوستی و عدالت هم بسته به روابط تولیدی و اجتماعی دارای معانی و مفاهیم متفاوتی بودهاند. بهعنوان مثال احترام به سالخوردگان احتمالا ازسوی اوجالان بهعنوان یک ارزش اخلاقی مطرح میشود. اما این ارزش دقیقاً ارتباط دارد با ویژگیهای روابط تولیدی هر جامعه که از سطح ویژهای از نیروهای مولده برخاسته است. مثلاً در نظام تیرهای و در سیستم عشایر و قبایل، سالخوردگان منبع دانش و تجاربی بودند که بدون آن حیات کل جامعه به خطر میافتاد یا بدون اتوریته آنان، استحکام روابط پدرسالاری حاکم بر جامعه از بین میرفت. اما وقتی به اخلاقیات حاکم بر یک جامعه سرمایهداری امروزی مانند یک کشور اروپای مرکزی نگاه کنیم این ارزش کمرنگ می شود و انسانها بهراحتی متقاعد میشوند که اخلاقی است اگر سالخوردگان را به خانههای سالمندان بسپارند چون دانش و تجربه را میتوان در دانشگاهها کسب کرد و ضمناً از نظر ارزشهای اخلاقی مبتنی بر سود و بازدهی اقتصادی در نظام سرمایهداری، سالخوردگان دیگر موضوعیت اقتصادی چندانی ندارند. مساله این است که هر کدام از هنجارهای اخلاقی از بستر مشخص اجتماعی برآمدهاند و هر کدام با زیربنای مشخص اقتصادی و شکل خاصی از روابط تولیدی و روبنای اساسا منطبق بر آن، پیوند دارند و هیچ کدام از هیچ منبع ذاتی و طبیعیای نشأت نگرفتهاند.
حالا بیایید به اخلاق امروز جهان و کرونا نگاه کنیم. اخلاق امروز در جهان که توسط رسانههای مختلف تبلیغ میشود بر سود و منفعت فردی استوار است. یعنی رسانه به شما میگوید رقابت خوب است، رفاه بر هر چیزی اولویت دارد، خوشبختی امری است فردی که فقط باید خود فرد بتواند حال خودش را خوب کند، کپی رایت، مالکیت بر ایده یک حق پایه هر فرد است، هر کسی زندگی خود را دارد و ابدا قضاوت نکنیم و عبارات بسیار دیگر که هر روز توسط آنها بمباران میشویم. اما بحران کرونا یادمان میآورد که اخلاقیات امروز چقدر مریض، ناقص، خودخواهانه و ضد بشر است. برای غلبه به کرونا یکباره خواسته شد که صاحبان کسب و کار، فعالیت خود را متوقف کنند و در خانه بمانند تا زنجیره انتقال شکسته شود. از مردم خواستند که بهخاطر کادر درمان در خانهها بمانند و از تفریح و مسافرت خودداری کنند. داد سخن دادند که چرا عدهای ماسکها و مواد ضد عفونی را گران کردهاند؟ چرا بخشی از پزشکان و پرستاران در محل کار حاضر نشدند؟ چرا بعضیها شرافت را فراموش کردهاند و الکل تقلبی وارد بازار میکنند، مگر پول و ثروت چقدر ارزش دارد؟ در این احوال کرونایی یادشان افتاد که شرکتهای دارویی اطلاعات خود را با دیگر تولیدکنندگان دارو به اشتراک نمیگذارند و این از چرخش و تجمیع اطلاعات بشر در این زمینه جلوگیری میکند. انگار نه انگار که تا دیروز در مورد خوب بودن رقابت یا کپی رایت حرف زده بودند. انگار نه انگار که تا پیش از کرونا میگفتند که «طبیعت انسان غیر قابل تغییر» است و بههمیندلیل نمیتوان نظام اجتماعیِ بنیادا متفاوتی را بهوجود آورد و اخلاقیات کنونی که رسانهها تبلیغ میکنند منطبق بر «ذات بشر» است. در انتقاد و حتی توهین به کسانی که برای تعطیلات به مسافرت میروند قضاوت نکردن را کلا فراموش میکنند و بهخاطر نمیآورند که دیگران را با این توجیه که نباید قضاوت کرد، از انتقادهای درست و صادقانه منع میکردند. حتی یادشان رفت که عده زیادی از مردم دنیا بهدلیل نابرابری اقتصادی که سرمایهداری بهوجود آورده حتی به آب تمیز و صابون دسترسی ندارند. حتی میتوان گفت که ابتلا به کرونا خود ناشی از ساز و کار سرمایهداری است. چون فروش برخی محصولات غذایی خاص که درآمدزا بود به مشتریان عرضه و باعث انتقال ویروس شد. اگر محور اصلی، سود نبود و به این فکر میکردند که خوردن چهچیز بهداشتی و بیضرر است شاید این بیماری شایع نمیشد. اما حتی در مواردی که بشر با طبیعت باید نبرد کند و در بهوجود آمدن بحران نقشی ندارد؛ آنجاییکه اخلاقیات سرمایهداری به جامعه جهت میدهد ابعادش تخریب و نابودی هولناک است. اگر در روزهای اول که کرونا منتشر شده بود مرزها بهخاطر سود شرکتهای هواپیمایی و گردشگری و تجارتهای بزرگ باز نمیماند، انتقال این بیماری به سراسر دنیا و تبدیل آن به پندمیک اینقدر سریع اتفاق نمیافتاد. اگر مساله نمایش قدرت جمهوری اسلامی بهعنوان حاکمیت سرمایهداری- دینی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس نبود هزاران نفر بهکام مرگ نمیرفتند. اگر مکانهای مذهبی مثل مقبره رضا و معصومه در مشهد و قم بسته میشد الگوی انتقال و ابتلا کاملا متفاوت بود. اگر هیئت حاکمه کشورهایی مثل آمریکا نمیگفتند که بهدلیل مسائل اقتصادی نمیتوانند اعلام قرنطینه کنند، نرخ شیوع در نیویورک به فاجعه منجر نمیشد.
کرونا نشان داد که بین اخلاقیات فردگرایانه و سودمحور سرمایهداری و منافع جمعی بشر شکافی بزرگ است. نمیشود هر لحظه اخلاقیات ضد جمعی را تبلیغ کنیم و انتظار داشته باشیم در بزنگاه حوادث، همه مردم جهان بر محور منافع جمعی متحد شوند و حتی از خودگذشتگی کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر