۱۳۹۶ آبان ۱۳, شنبه

در مورد انتخابات، بشنويم


« آتش»

 

- يک بازنشسته: قصد راي دادن ندارم. اين رئيسي که کانديد شده، ميگويند عضوي از هيئتي به اسم هيئت مرگ بوده است. هر کسي که مخالف نظام بوده را به قتل رسانده است. روحاني را هم که ديديم. برجاماش نه اشتغال بهوجود آورد و نه چرخ توليد را چرخاند. دروغ هم زياد ميگويد. قاليباف يک رذل جاه طلب است و آخرين جرماش مسئوليت در فاجعه ساختمان پلاسکو و کشته شدن مامورين آتش نشاني و مردم ديگر است. از ما بهتران در مجلس مسئوليت او را در اين جنايت مردود دانستند. در مورد بقايي حرفي نزنيم. پرونده قضايياش هنوز بسته نشده. يک کادر امنيتي جنايتکار است. حکايت ميرسليم (نامزدِ حزب موتلفه)، حکايت يک مشت سرمايه دار فناتيک اسلامي است که دورهشان به سر رسيده است. اينها متعلق به دوره قاجار هستند. خوب بود اگر جامعه ما اينها را طرد ميکرد و انسانهايي در راس کار قرار ميگرفتند دلسوز مردم و کشور.
- يک مغازه دار: از نامزدي احمدي نژاد نگرانم. 8 سال رياست جمهوري او را ديديم. 88 را هم ديديم. اين آدم کشور را به نابودي ميکشاند. همه چيزش آبرو بر است. از ريختش گرفته تا سياستهايش. ترامپ مثل احمدي نژاد يک ديوانه است. دست از تهديد عليه ايران بر نميدارد. اوضاع خيلي قر و قاتي شده است. اگر اين جريان احمدي نژاد سر کار بيايد، ايران هرج  و مرج خواهد شد. جريانِ احمدي نژاد ايران را نا امن ميکند. بايد فکر کنم که راي خواهم داد يا نه.
- يک کارمند: نميدانم چکار کنم. اميدي ندارم. از جنگ ميترسم. به نظرم ميخواهند ابراهيم رئيسي را رئيس جمهور کنند. چون او کانديد رهبري است. پس بايد او انتخاب شود. از همهشان بيزارم. اما در نهايت چاره اي نداريم جز انتخاب از ميان بد و بدتر. اگر ماجرا بيخ پيدا کند به روحاني راي خواهم داد. رفسنجاني را خودِ اينها کشتهاند. اگر زنده بود ميدانست اين بحران را چطور بايد مديريت ميکرد.
– يک راننده تاکسي: من به احمدي نژاد راي ميدهم. نه اينکه از او خوشم بياد. اما ضد همه اين آقايان و آخوندها است که فقط وعده دادند و هيچ کاري براي مردم نکردند. احمدي نژاد گفته پول يارانه را اضافه ميکند. من خودم خيلي مشکل معيشتي ندارم. اما با مردمي در ارتباط هستم که اين مشکل را دارند. اضافه شدن يارانه خيلي مهم است. هر يک تومان بيشتر براي مردم محروم، يعني دارو و درمان بهتر.
- يک خانه دار: ميگويند خامنه اي در حال مرگ است. همين باعث اين هرج و مرج انتخاباتي شده است. اين بختکِ ديکتاتور دوره اش به آخر رسيده. براي همين کساني جرات ابراز مخالفت علني با او را پيدا کردهاند.
– يک راننده اتوبوس: من راي نميدهم. نه به اين و نه به آن. اگر آزادي داشتم ميگفتم نه به جمهوري اسلامي. از سياست و بازيهايش زياد سر در نميآورم. اما در اين نظام و نمايندگانِ ادواري اش چيزي نديدم که هيچ وقت به نفع مردم باشد. همهشان دروغگو هستند. يک رهبري خوب لازم است. يک رهبر درست و مردمي که بگويد چکار بکنيم که از شرِ اينها خلاص شويم.
........................
نبايد راي بدهيد! اينها هيچکدام شان تفاوتي با ديگري ندارند. مهم نيست چه نامي برخود گذاشتهاند. به برنامهي سياسي، اقتصادي و اجتماعيشان نگاه بکنيد و در پسِ شعارهايي که ميدهند منافع طبقاتي ضدمردمي شان را ببينيد. به تاريخ اين نظام و عملکرد اين افراد نگاه بکنيد. کساني که بيشترين پليدي را عليه مردم ما مرتکب شدهاند و به پشتوانهي همين امر امروز در موقعيت نامزدي براي رياست جمهوري قرار گرفتهاند. کساني که براي حفظ و تثبيت اين نظام دست به جنايتهاي هولناک زده و بهترين دختران و پسران اين کشور را به قتلگاه بردهاند. اعتصابات کارگري را سرکوب کردهاند. روشنفکران مترقي و همبسته با تودههاي ستمديده را در قتلهاي زنجيره اي به مسلخ برده اند. همه اينها نمايندگانِ اصلحِ نظامياند مبتني بر استثمار، ستم بر زن، دين گرايي و جهل و خرافه.
شرکت در انتخابات جمهوري اسلامي يعني راي دادن به ادامه خفت و بندگي. يعني مشروعيت بخشيدن به نظامي که نزديک به 40 سال کل جامعه ما را به گروگان گرفته است. يعني تسليم طلبي در برابر يک نظام ضد مردمي، ديني. 
راي ندهيد و براي پايان گذاشتن بر اين بندگي، براي واژگون کردن اين نظامِ ستمگر در يک انقلابِ واقعي و پايه گذاري يک نظام نوين سوسياليستي، آگاه و متشکل شويد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر