۱۳۹۶ آبان ۱۳, شنبه

انتخابات در کردستان افشاگر چهره ی سازشکاران و رفرمیست ها




کاوه اردلان -  از نشریه آتش - شماره 67


چند هفته مانده به انتخابات در کردستان نيز بحث درميان احزاب، سازمان‌ها و هم‌چنين مردم بالا گرفت. انجام هم‌زمان انتخابات رياست‌جمهوري و انتخابات شوراي شهر باعث شد که برخوردهاي متنوعي به‌وجود بيايد. يک‌سري کلاً انتخابات را تحريم کردند و برخي ديگر انتخابات رياست‌جمهوري را تحريم اما شرکت در انتخابات شوراهاي شهروروستا را توصيه مي‌کردند و برخي ديگر موافق با شرکت در هر دو انتخابات بودند.
جريان سابقه‌دار سازشکار سنتي که درواقع همکاران جمهوري اسلامي در کردستان هستند مانند جبهه‌متحد کُرد با چهره‌هايي مثل جلالي‌زاده و طيف ديگر اصلاح‌طلبان کُرد، به‌کلي تعارف را کنارگذاشته و هم‌صدا با احزاب ارتجاعي به اصطلاح سراسري به دروغ‌پردازي در مورد «خدمات دولت روحاني در چهارساله‌گذشته» پرداختند و عمداً بر فجايع چندسال اخير کردستان مانند وضعيت توليد، بيکاري و فقر ناشي از آن و بروز بسيار آشکار و دهشت‌انگيز آن در آسيب‌هايي مانند کول‌بري، بي‌خانماني، استثمار، ستم بر زنان، کم‌آبي و وضعيت اسفبار زندگي و کار کشاورزان و ... چشم بسته و بدون شرم از مردم کردستان خواستند که در انتخابات شرکت کنند و به روحاني و کانديداهاي منتسب وي در ارتباط با شوراهاي شهروروستا رأي بدهند.
از سوي ديگر برخي از احزاب اپوزيسيون کردستاني مانند حزب دموکرات کردستان و جماعت سازشکار و ارتجاعي کومله مهتدي که در دهه گذشته پس از فراز و فرودهاي فراوان از جنبش سبز و «اصلاح‌طلبان» حکومتي دفاع مي‌کردند، اين‌بار به همراه چند حزب ديگر اپوزيسيون کردستان مانند کومله سازمان کردستان حزب کمونيست ايران به رهبري ابراهيم عليزاده و خه‌بات از احزاب مرتجع متحد با سازمان مجاهدين خلق، مشترکاً بيانيه‌اي را در تحريم انتخابات صادر کردند. البته گفته شد که جريان مهتدي و حزب دموکرات کردستان با تحريم انتخابات شوراهاي شهر و روستا مخالف بودند. جريان وابسته به پژاک به نام «کودار» نيز به‌شکل غيرفعال اعلام کرد که انتخابات رياست‌جمهوري را تحريم مي‌کند اما شرکت در انتخابات شوراي شهر را به عهده خود مردم مي‌گذارد.
در ميان احزابي که انتخابات را تحريم کردند حزب دموکرات کردستان که درواقع نماينده بورژوازي کُرد است و سال گذشته در کردستان چند عمليات نظامي انجام داده‌بود، دورنمايش از ايجاد تغيير در کردستان از طريق اتکا به برخي از امپرياليست‌ها و دولت‌هاي مرتجع منطقه‌اي است، امري که رهبري آن حزب از بيان آن ابايي ندارد.
درمجموع آن‌چه که در کل حرکت سازمان‌ها و احزاب کردستاني غايب و يا بسيار کم‌رنگ است جهت‌گيري انقلابي و رويکرد استراتژيک در مورد انقلاب است. در برنامه آن احزاب به‌ندرت در مورد امر انقلاب و افشاي چهره سرمايه‌داري و عملکرد آن در سطح منطقه‌اي و جهاني به چشم مي‌خورد. اغلب آن‌ها از موضع ناسيوناليستيِ به اصطلاح منفعت کُرد به مسائل نگاه مي‌کنند و نتايج دهشت‌بار حکومت کُردي در کردستان عراق، به عنوان ايده‌اي مثبت تبليغ مي‌شود.
درصد بالايي از مردم کردستان معمولا انتخابات حکومتي را تحريم مي‌کنند البته گاهي درصد تحريم‌کنندگان پايين‌تر بوده است که ازجمله دلايل اين امر را مي‌توان رشد جريان سازشکار در کردستان و ضعيف شدن جريان انقلابي در کردستان دانست.
امسال به دلايل مختلف جمهوري ‌اسلامي تصميم گرفت درصدکمتري از کساني که خود را کانديد شرکت در انتخابات شوراي‌شهر در کردستان کرده بودند، رد صلاحيت کند. البته همانند انتخاب رياست ‌جمهوري کانديدهايي صلاحيت‌شان تأييد مي‌شود که شرايط تحميلي مانند التزام عملي به ولايت‌فقيه و غيره را پذيرفته باشند. به‌هرحال انتخابات شوراهاي‌شهر و روستا در کردستان هم عبارت است از انتخاب تعدادي از کانديداها که از فيلتر عبور کرده‌اند. اما چارچوب شوراهاي شهر و روستاها (که اصلا هيچ‌ربطي ندارد به شوراهايي که خودجوش و يا با ياري نيروهاي انقلابي در برخي از شهرها مانند سنندج و سقز بعد از انقلاب ايجاد شده بودند)، بسيار تنگ است. مسائل شهرهايي نسبتا بزرگ مانند سنندج با توجه به اين‌که بودجه اختصاص داده شده به استان کردستان در مجموع بسيار کم است با شرکت اعضاي شوراي‌شهر، گيريم صادقانه و فعال، قابل حل نيست. امروز چهره‌ي شهرهاي کردستان شبيه به بسياري از شهرهاي ساير مناطق ايران است. مسئله‌ي بزرگ اين شهرها، حاشيه‌نشيني و کمبود شديد وسائل حمل و نقل عمومي و مشکلات ناشي از آلودگي هوا مي‌باشد. آن‌چه سال‌هاست با آن روبروئيم اين است که تغيير بسيار ناچيزي در وضعيت حاشيه شهرها صورت مي‌گيرد. در جريان تضادهاي ميان طرفداران روحاني و رئيسي، روزنامه شرق افشا کرد که اکثريت حاشيه‌نشين‌هاي شهر مشهد در خانه‌هايي محقر زندگي مي‌کنند که هنوز سند ندارد و توليت آستان قدس رضوي خود را مالک آن‌ها مي‌داند و ادعا مي‌کند چون زمين‌هاي آن‌جا وقفي است، نمي‌شود که به ساکنين آن خانه‌ها سند داد!
مشکلاتي مانند حاشيه ‌شهرها درنتيجه کارکرد نظام سرمايه‌داري و درنتيجه‌ي مهاجرت صدها هزارنفر از روستا به شهر به‌وجود آمده و با چند اصلاح اين‌جا و آن‌جا حل نمي‌شود.
بسياري از مسائل شهري و هم‌چنين روستايي مثل بهداشت و يا گسترش مراکز ورزشي و تفريحي و فرهنگي و حتي نرخ کرايه حمل و نقل عمومي و تصويب طرح‌هاي شهري به‌عهده شوراي شهر و روستا است ولي همه اين‌ها با مسئله بودجه و معضلات ناشي از شکل‌گيري شهرهاي بادکرده و معوج گره‌خورده و با نيت اين يا آن نماينده‌ي از فيلتر گذشته‌ي شوراي‌شهر حل نمي‌شود.
آناني که مردم را به شرکت در انتخابات دعوت مي‌کنند درواقع اين توهم را دامن مي‌زنند که تحت نظام سرمايه‌داري جمهوري‌اسلامي، مي‌توان تغييرات اساسي ايجاد کرد. به‌طور مثال در شهر سنندج مانند بسياري از شهرهاي ديگر مشکلات عديده‌ي فاضلاب شهري، حمل و نقل عمومي، ترافيک و بهداشت بسيار نازل در شهرک‌هاي حاشيه‌اي مانند نايسر وجود دارد. برخي از اين مسائل را شايد بتوان به‌طور جزئي حل کرد اما مسائل کلان مانند بهداشت عمومي در حاشيه‌ي‌ شهرها و يا معضل ريزگردها و آلودگي‌هوا را نمي‌توان.
در برخورد به شرکت يا عدم شرکت در انتخابات شوراي ‌شهر و روستا مشکل اصلي مربوط به راه تغيير است. نيروهاي رفرميست و سازشکار مدام مردم را به صبر و حوصله دعوت مي‌کنند. توده‌هاي مردم به‌طور خودبه‌خودي نسبت به شرايط موجود اعتراض کرده و واکنش نشان مي‌دهند اما اين نيروها تلاش مي‌کنند تا مبارزه و مقاومت مردم را به مجراي ناسيوناليسم و «مطالبه‌گري» بيندازند.
کمونيست‌هاي انقلابي در مقابل خطوط رفرميستي و سازشکارانه بايستي خط و استراتژي انقلاب کمونيستي را جلو بگذارند. انقلابيون کمونيست سابقه درخشاني در تعليم و تربيت توده‌ها به منظور دست‌زدن به انقلاب دارند. آن‌ها در روسيه از طريق نشريه «ايسکرا» يک نسل را تعليم دادند که چگونه زندگي کنند و چگونه بميرند. در انقلاب چين نيز کمونيست‌هاي انقلابي تحت رهبري مائو، متشکل در حزب کمونيست چين به جنگ انقلابي دست زدند و در جريان آن چهره‌ي بسياري از مناطق را دگرگون کردند و با کسب قدرت سياسي تحولات عميقي در جامعه به‌وجود آوردند. بايد از اين تجارب آموخت و سنتزِ آنها را به‌کار بست.
در شرايط کنوني امکانات و راه‌حل‌هاي قطعي براي بسياري از مسائل موجود است اما از آن‌جا که قدرت سياسي در دست سرمايه‌داران است، به‌جاي بهبوديافتن اوضاع، وضعيت براي اکثريت مردم بدتر مي‌شود. چند هفته مانده به انتخابات، گوشه کوچکي از جنايات روزمرة نظام سرمايه‌داري را در انفجار معدن زغال‌سنگ در شمال ايران ديديم که در جريان آن، ده‌ها کارگر کشته شدند. تکنولوژي و راه‌حل براي جلوگيري از چنين فاجعه‌اي موجود بود اما سرمايه‌داري به‌خاطر منفعت و سود، از آن براي ايمني کارگران استفاده نکرد.
کليد رهايي مردم از اين مصائب، در انجام يک انقلاب تحت رهبري حزب کمونيست، کسب قدرت سياسي از طبقه‌ي سرمايه‌دار و سازمان‌دادن جامعة سوسياليستي و برقراري کمونيسم جهاني است. n 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر